چکیده:
اگرچه رمانتیسم یک مکتب ادبی است، از آن رو که سبب ایجاد شیوۀ خاصّی از نگاه و ایجاد جهان ویژهای در دایرۀ فکری انسان است، میتواند بهعنوان یک گفتمان ادبی نیز مطرح شود. نیما یوشیج از نخستین گروندگان به چنین گفتمانی در شعر معاصر فارسی است. او پایبندی خود را به چنین نگاهی در برخی از اشعارش بهخوبی نشان داده و تصاویری در آنها پدید آورده است که همراه و همسو با تفکّر غالب بر فضای فکری شعر است. نتایج این پژوهش نشان میدهد نیما با شناخت دقیقی که از مکاتب ادبی غرب داشته، بهصورت خودآگاه به سرودن اشعاری پرداخته است که ویژگیهای رمانتیسم را بهروشنی میتوان در آنها یافت. همچنین تصاویر این اشعار، تصاویری با خصلتهای طبیعتگرایانه، نوستالژیک، فردیتمحور، متمرکز بر فضای ذهنی و خردستیز هستند که هارمونی و هماهنگی خود را با گفتمان مسلّط بر شعر اعلام میکنند.
Although romanticism is a literary school, it can also be considered as a literary discourse, since it creates a special way of looking and a special world in the circle of human thought .Nima Yoshij is one of the first proponents of such a discourse in contemporary Persian poetry .He has shown his commitment to such a view in some of his poems and has created images in them that are in line with the dominant thinking in the intellectual space of the poem .The results of this study show that Nima, with his accurate knowledge of Western literary schools, has consciously composed poems in which the characteristics of Romanticism can be easily found .Also, the images of these poems are images with naturalistic, nostalgic, individualistic-oriented characteristics, focused on the mental space, anti-rationalism, etc., which declare their harmony and harmony with the dominant discourse of the poem.
خلاصه ماشینی:
در زمينۀ شناخت آثار و افکار نيما نيز چند اثر وجود دارد که از آن جمله ميتوان به موارد زير اشاره کرد: احمدرضا بهرام پور عمران (١٣٩٧) در کتاب در تمام طول شب ، بررسي آراي نيما يوشيج ، پس از مروري بر آثار منثور نيما به بررسي نظريۀ شعري او و همچنين نوآوريهايش پرداخته و در فصل پاياني، تأثيرپذيري نيما را از شاعران کلاسيک و همچنين تأثيرگذاري او را بر پيروان شعر نيمايي بررسي کرده است .
مهم ترين مقالات منتشرشده در اين حوزه عبارت اند از: «تحليل انتقادي کاربست مکتب رمانتيسم در جريان شناسي شعر معاصر ايران » از کياني بارفروشي و پيروز (١٣٩٩)، «تأثير و نفوذ رمانتيک هوگو١، موسه ٢ و لامارتين ٣ بر افسانۀ نيما» از ذبيح نيا عمران (١٣٩١) و «بررسي و تحليل وجه تصويري شعر ققنوس از نيما يوشيج » از حسيني و همکاران (١٤٠٠).
از اين رو ميتوان گفت در سال هاي ابتدايي مطرح شدن رمانتيسم در ايران ، بهره گيري از اين مکتب ادبي، با رويکردي سطحي و مقلدانه و با چاشني افکار و تمنيات غالبا فردي شاعران اين عصر انجام گرديده است ؛ اما به تدريج و با ظهور نيما نه تنها شعر معاصر فارسي به نقطۀ عطف تغيير و دگرگوني خود نزديک ميشود، بلکه گرايش به رمانتيسم نيز دچار تحولاتي ميگردد؛ چراکه نگاه نيما به رمانتيسم و ديگر شيوه هاي فکري و ادبي غرب ، مکانيکي و تقليدي نبود.