چکیده:
جاحظ - زاده سدۀ دوم هجری – از بزرگترینِ اندیشمندان زمان خود است. او در حوزۀ ترجمه و معنا اندیشههای ژرفی دارد که بهخوبی با اندیشههایِ هَمسنگ آن در جهان امروز برابری میکند. در این پژوهش، این اندیشهها با توجه به آنچه او در کتاب «الحیوان» گفته بررسی شده است. بدین منظور، پس از «مقدمه»، جاحظ و به طور خاص کتاب «الحیوان» او معرفی شده، سپس اندیشههای او دربارۀ ترجمه و معنا تحلیل شده است. جاحظ، در کتاب مذکور، با استدلالی قوی و روشن، سختی کار ترجمه، توانمندیهایی که باید در مترجم وجود داشته باشد و دشواریِ تا سرحدِ ناممکنی ترجمه شعر و متون دینی را تبیین کرده است. در «الحیوان»، جاحظ از جمله بر این باور است که مترجم باید به زبانی که از آن ترجمه میکند و زبانی که به آن ترجمه میکند، بهیکاندازه چیره باشد و دانش مترجم در زمینۀ موضوعی که ترجمه میکند نیز باید هَمسنگ دانش نویسندۀ متن اصلی باشد. چنین دیدگاههایی، از نظر ظرافت و دقت علمی، چیزی کم از دیدگاههای نظریهپردازان و بِنامان امروز این حوزه ندارد. همچنین آنچه که جاحظ دربارۀ معنای متن گفته، گواهی است بر شناخت خوب و دقیقی که او از لایههای پیدا و پنهان معنای «متن» داشته است.
Born in the second Hijri century, Jahiz is one of the most brilliant thinkers of his time who has had deep ideas about translation and meaning. It can be argued that these ideas are at the same level of importance of those of modern ideas. In this article, these ideas of Jahiz are investigated, based on what he has said in his book “Al-Hayavan”. Therefore, after "introduction", first Jahiz and particularly his book “Al-Hayavan” is introduced; then his ideas about translation and meaning are analyzed. In that book, he has explained the difficulties of translation, the capabilities translators need for translation, and the severely difficult task of translating religious texts. He also believes it is imperative for translator to have the same command of the languages from which and to which he translates. For Jahiz, the knowledge a translator needs to have about the subject matter of the text in his hand must be at the same level of the knowledge the writer of the text has about it. These ideas are at the same level of clarity and exactness to the ideas provided by modern thinkers and theorists. Moreover, whatever Jahiz has said about translation, clearly indicates he has had a clear and exact understanding of meaning and the known and hidden layers of the meaning of a text.
خلاصه ماشینی:
پژوهشنامۀ انتقادی متون و برنامههای علوم انسانی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ماهنامة علمي (مقالة علمی ـ پژوهشي)، سال 22، شمارة 7، مهر 1401، 109 – 125 واکاوی اندیشههای جاحظ دربارۀ ترجمه و معنا در کتاب الحیوان رضا امینی 1 چكيده جاحظ، زادۀ سدۀ دوم هجری، از بزرگترین اندیشمندان زمان خود است.
در ایران، آنچه دربارۀ سویههای نظری ترجمه و معنا دانسته میشود، بهطور عمده از نظریهپردازی در کشورهای دیگر برآمده است؛ بهویژه آنکه در دوران معاصر ایران امر «ترجمه» بیشتر در پیوند با زبانهایی همچون انگلیسی، فرانسه، و آلمانی شناخته میشود و در این میان، سهم زبان انگلیسی از جنگ جهانی دوم به بعد از هر زبان دیگری بیشتر شده است.
در کتابهای مهمی نیز که اندیشمندان مسلمان در عصر بالندگی علمی جهانِ اسلام نوشتهاند به اندیشههای ژرفی دربارۀ ترجمه و معنا برمیخوریم که هم گواه شناخت ژرف از ساختار و لایههای متن است و هم دربردارندۀ بسیاری از آنچه چندین سدۀ بعد در باخترزمین دربارۀ این دو گفته شده است (بنگرید به امینی 1393).
جکسون (Jackson 1984: 99-100) بر این باور است که توجه جاحظ به ترجمه در الحیوان، که مربوط به جانورشناسی (zoology) است، بدین دلیل است که منابع اصلی او در این کتاب آیات قرآن و سنت پیامبر، کتاب حیوانات (Books of Animals) ارسطو، و اشعار عربی بوده است که وجود نظریهای دربارۀ شعر و ترجمه را در این متن توجیه و حتی لازم میکند.
میمونی (Mimouni 2011: 177) نیز در مقالهای که دربارۀ ترجمۀ متون مذهبی نوشته به این باور مهم جاحظ اشاره کرده است که «مترجم باید بهاندازۀ نویسندۀ متن بر موضوع آن تسلط داشته باشد».