چکیده:
این نوشتار درصدد است تا با تمرکز بر یکی از آثار مارگارت مید (Margaret Mead)، انسانشناسِ برجستۀ آمریکایی، به اهمیت مغفول ماندۀ این آثار در انسانشناسی معاصر ایرانی بپردازد. طی این نقد و ارزیابی این اثر، بازگشت به اصول و اساس انسان شناسی آثار کلاسیک که در ایران کمتر به عنوان منبع درسی معرفی میشوند، اشاره خواهد شد. در این راستا به جایگاه آثار کلاسیک در انسانشناسی دانشگاهی ایران پرداخته میشود. انسانشناسی، در آثار مارگارت مید، مبتنی بر انساندوستی، حضور، فهم، نظریهمندی و نظریهسازی و همچنین آیندهنگری بر مبنای گذشته، است. مبانی فهم این نوع از انسان شناسی؛ تخیل، نوشتن، انساندوستی، حرکت و دیدن است، بدون پرداختن به آثار کلاسیک در آموزش انسان شناسی، آموزش های رایج دانشگاهی ایرانی کمتر به این مبانی اولیه در انسانشناسی توجه میکند. انسان شناسی دانشگاهی ایران؛ برنامه های درسی آن، کمیت و کیفیت مشارکت دانشجویان در طراحی و تدوین برنامۀ درسی، نیازمند بازنگری و تجدیدنظر است. مرور آثار کلاسیک، استخراج اصول پنهان و آشکار در این متون و تدوین برنامه های درسی مبتنی بر آن اصول با توجه به نیازهای این علم برگرفته از نظرات دانشجویان و دانش آموختگان، در غنای آن مؤثر خواهد بود.
This paper seeks to address aspects of contemporary Iranian anthropology by focusing on one of the works of Margaret Mead, a prominent American anthropologist. One of these aspects goes back to the introduction of a less-known work by Margaret Mead in Iran. In this regard, the position of classical works in Iranian academic anthropology is discussed. Anthropology, in the work of Margaret Mead, is based on philanthropy, presence, understanding, theorizing, as well as futurism in the past. The principles of understanding this type of anthropology is imagination, writing, philanthropy, movement, and seeing. Without addressing the classics in anthropology education, current Iranian academic education pays less attention to these basic works in anthropology. Iranian university anthropology, its curricula, the quantity and quality of student participation in curriculum design and development, need to be reviewed and revised. Reviewing classical works, extracting hidden and obvious principles in these texts and compiling curricula based on those principles according to the needs of this science taken from the opinions of students and graduates, will be effective in improving this area.
خلاصه ماشینی:
پژوهشنامۀ انتقادی متون و برنامههای علوم انسانی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ماهنامة علمي (مقالة علمی ـ پژوهشي)، سال 22، شمارة 7، مهر 1401، 25 - 38 توصیههایی برای انسانشناسی ایرانی؛ با تأکید بر نقدوارزیابی کتاب آدمیان و سرزمینها پروین قاسمی 1 چكيده این نوشتار درصدد است تا با تمرکز بر یکی از آثار مارگارت مید (Margaret Mead)، انسانشناس برجستۀ آمریکایی، به اهمیت مغفولماندۀ این آثار در انسانشناسی معاصر ایرانی بپردازد.
یکی از کتابهایی که این بانوی انسانشناس منتشر کرده آدمیان و سرزمینها (مید 1388) است که مانند کتابهای بلوغ در ساموا (Mead 1928) یا حتی غریزۀ جنسی و سرکوب آن در جوامع ابتدایی نوشتة مالینوفسکی (1387) شهرت و نامداری جهانی ندارد.
برای نمونه، در کتاب تاریخ اندیشه و نظریههای انسانشناسی (فکوهی 1381)، به دو اثر ویرایششده بهقلم مید و همچنین کتابهایی بهقلم او با نامهای بلوغ در ساموا (Mead 1928)، مراحل رشد در گینۀ نو (Mead 1930)، جنسیت و منش در سه جامعۀ بدوی (Mead 1935)، مرد و زن (Mead 1949)، استمرار در تکامل فرهنگی (Mead 1964) ارجاع داده شده است، اما از کتاب آدمیان و سرزمینها (1388) یا کتاب فرهنگ و تعهد؛ پژوهش درباب شکاف نسلها (1385)، که شهرت جهانی کمتری دارند، نشانی نیست.
هرچند کتاب برای نوجوانان نوشته شده است، بهدلیلاینکه عصارهای است از نگاه میدِ کهنسال به انسان و انسانشناسی در دوران پرالتهاب بعد از دو جنگ جهانی اول و دوم و همچنین به دلایلی که در ارزیابی محتوایی درادامه نشان دادهام، این اثر میتواند در کنار دیگر آثار کلاسیک انسانشناختی سنجۀ مناسبی برای خط فصل آثار انسانشناسی از غیرانسانشناسی و حتی آثار انسانشناسی ایرانی تلقی شود.