چکیده:
رشد چشمگیر بانکداری اسلامی در چند دهه¬ی اخیر، توجه بسیاری از پژوهشگران حوزه مالی و بانکی را به خود جلب کرده است. مطالعات زیادی به بررسی عوامل موثر بر نظام بانکداری در کشورهای اسلامی پرداخته است. در این میان کشور مالزی از جمله کشورهای پیشرو در بانکداری اسلامی است و ایران نیز این مسئله را مورد توجه قرار داده است. از جمله مهمترین شاخصی که می-توان کارامدی نظام بانکی را مورد مطالعه قرار داد نسبت کفایت سرمایه CAR است. این نسبت یکی از مهم¬ترین شاخص¬ها در تحلیل وضعیت مدیریت بانک¬ها در برابر مخاطراتی مانند ورشکستگی و ناتوانی آنها در انجام تعهداتشان است. بنابراین این مقاله به بررسی تاثیر متغیرهای بانکی بر CAR در بانک¬های خصوصی ایران در طول دوره 1397-1390 و در نظام بانکی مالزی به صورت فصلی در طول دوره 2012: 01-2019: 04 با روش خودرگرسیون آستانه¬ای TAR پرداخته است. لذا با استفاده از مدل TAR حدآستانه نسبت کفایت سرمایه شناسایی شد و آثار متغیرهای بانکی در رژیمهای بالا و پایین حدآستانه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در بانک¬های خصوصی ایران نسبت کفایت سرمایه با وقفه چهار و نقدینگی در رژیم پایین و سهم سپرده¬های بانکی در در هر دو رژیم تاثیر منفی بر نسبت کفایت سرمایه داشتند. در حالی که نسبت کفایت سرمایه با وقفه چهار در رژیم بالا، اندازه بانک در رژیم پایین و سهم تسهیلات اعطایی در هر دو رژیم تاثیر مثبت بر نسبت کفایت سرمایه دارند. همچنین بازده داریی¬ها و اهرم مالی در رژیم پایین تاثیر معناداری بر نسبت کفایت سرمایه بانک¬های خصوصی ایران ندارند. همچنین نتایج نشان داد که در نظام بانکی مالزی، سهم سپردههای بانک¬ها، اهرم مالی و نقدینگی در رژیم بالا، اندازه بانک در هر دو رژیم و بازده دارایی در رژیم پایین تاثیر مثبت بر نسبت کفایت سرمایه داشتند. در حالی که سهم تسهیلات اعطایی در هر دو رژیم، بازده دارایی¬ها در رژیم بالا و اهرم مالی در رژیم پایین تاثیر منفی بر نسبت کفایت سرمایه دارند. همچنین در نظام بانکی مالزی نقدینگی در رژیم بالا تاثیر معناداری بر نسبت کفایت سرمایه نداشت. همان¬طور که نتایج نشان داد در رژیم پایین حدآستانه، سپرده¬های بانکی، نقدینگی و بازده دارایی¬ها منجر به کاهش نسبت کفایت سرمایه شده است، لذا در بانک¬های خصوصی ایران برای کاهش ریسک و مدیریت دارایی¬ها نسبت کفایت سرمایه نباید از حدآستانه بالا باشد.
Capital adequacy ratio is one of the most important indicators in analyzing the situation of banks in order to manage banks against risks such as bankruptcy and their inability to meet obligations. This controls the risk management of banks. The aim of this paper is to investigate the effect of banking variables on the capital adequacy ratio (CAR) in private banks in Iran during the period 2011-2018 and in Malaysia quarterly during the period 2012:01-2019:04 by Threshold Auto regression Method. The results showed that the CAR in the low regime with four lags had a negative effect and in the high regime had a direct effect on the CAR of Iranian banks. But it did not have a significant impact on the Malaysian banking system. The share of bank deposits in Iran in both regimes has a negative effect on the CAR. But it had a direct effect on the Malaysian banking system in the high regime. The size of the bank in the low regime had a direct effect on the CAR of private Iranian banks. But in Malaysia, in both regimes, it had a direct impact on the capital adequacy ratio. The share of credits in both regimes had a direct impact on the CAR in Iran. But in the Malaysian banking system in both regimes had a negative impact on the CAR. Liquidity in the low regime has a negative effect on the CAR in private Iranian banks. But in the high regime did not have a significant effect. While in the high regime, liquidity has a direct and significant effect on the CAR in the banking system of Malaysia. Returns of assets in the low regime do not have a significant effect on the CAR of Iranian banks. But returns of assets in the low regime have a direct and significant effect and in the high regime have a negative effect on the CAR in the Malaysian banking system. Financial leverage in the low regime does not have a significant effect on the CAR of Iranian banks, but in the Malaysian banking system in the low regime has a negative effect and in the high regime has a direct effect.
خلاصه ماشینی:
همان - طور که نتایج نشان داد در رژیم پایین حدآستانه ، سپردههای بانکی ، نقدینگی و بازده دارایی ها منجر به کاهش نسبت کفایت سرمایه شده است ، لذا در بانک - های خصوصی ایران برای کاهش ریسک و مدیریت دارایی ها نسبت کفایت سرمایه نباید از حدآستانه بالا باشد.
نتایج برآورد مدل تاثیر متغیرهای بانکی بر نسبت کفایت سرمایه در بانک های خصوصی ایران {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} مأخذ: یافته های پژوهش الف ) تفسیر ضرایب در رژیم پایین مقدار آستانه ای ٨/٦٤ نسبت کفایت سرمایه با چهار وقفه با ضریب ١/٦٣٨- تاثیر منفی و معنادار در سطح معناداری یک درصد بر نسبت کفایت سرمایه بانکهای خصوصی ایران داشته است .
با توجه به نتایج مدل برآورد شده مشاهده می شود که سهم تسهیلات اعطایی (ریسک اعتباری) با ضریب ٥٥/٨١٦ تاثیر مستقیم و معنادار در سطح معنادرای یک درصد بر نسبت کفایت سرمایه در ایران داشته است .
با توجه به نتایج مدل برآورد شده مشاهده می شود که سهم تسهیلات اعطایی (ریسک اعتباری) با ضریب ١٢٦/٢٢٦- تاثیر منفی و معنادار در سطح معنادرای یک درصد بر نسبت کفایت سرمایه در سیستم بانکی مالزی دارد.
Effects of Accounting Financial Ratios on Capital Adequacy Ratio in the Banking Networ, Quarterlu journal of Economic Research, Vol. 16, No. 3, 47-66.
(2017), Determinant Factors of Capital Adequacy Ratio in Banks of Iran (2006-2010), Journal of Financial Accounting Research,Vol. 5, No. 4, 35-50.