چکیده:
پژوهش حاضر، با دغدغهی رفع ابهام موجود در مفاهیم ارزشیابی و موفقیت خطمشی، شکل گرفته و با هدف تعیین شاخصهای موفقیت سامانهی سیاسی جمهوری اسلامی ایران ادامه پیدا کرده است. با این فرض که در شرایط موجود، ابهام قابل توجهی در شاخصهای ارزیابی وجود دارد، ابهامی که به موجب اداراکات گوناگون انواع گروههای ذینفع از موفقیت و شکست خطمشیهای عمومی یک سامانهی سیاسی، ممکن است نوعی تنیدگی بنبستگونه را سببساز شده، و در نتیجه به سلب اعتماد عمومی از سامانهی سیاسی بینجامد. پژوهش حاضر با نظرداشت این مهم، ضمن بررسی مدلهای موجود ارزشیابی موفقیت خطمشیهای عمومی، با رجوع به بیانات آیت الله خامنه ای، درصدد تبیین شاخصهای ناظر برموفقیت عملکرد حکومت برآمده است.روش تحقیق حاضر، در قالب روش تحقیق کیفی، و با هدفی توسعهای، سامان گرفته است. نمونهگیری نظری، راهبرد دادهیابی پژوهش بوده و تحلیل محتوای قیاسی و تحلیل مضمون، راهبردهای دادهکاوی این پژوهش بودهاند. در مرحله اعتباریابی نیز از روش مقایسههای مستمر و رجوع به خبرگان (19 نفر) در قالب روش دلفی فازی بهره گرفته شده است.در نهایت 126 مؤلفه مورد اجماع قرار گرفت؛ که در قالب چهار مضمون کلی پیامدهای سیاسی (27 مؤلفه)، پیامدهای توزیعی (16 مؤلفه)، فراگرد (31 مؤلفه)، و اهداف (52 مؤلفه) دستهبندی شده است.
The present study was formed to address the ambiguity of the concepts of evaluation and policy success, and has continued to determine the success indicators of the Islamic Republic of Iran's political system. Assuming that under these conditions, there is considerable uncertainty in the evaluation indexes. This ambiguity caused by the various administrations of various stakeholder groups for the success and failure of the public policies of a political system may give rise to some sort of gridlock. As a result, it leads to a loss of public trust in the political system. The present study, considering this issue, while examining existing models for evaluating the success of public policies, with reference to Ayatollah Khamenei's statements, seeks to elucidate the indicators that govern the performance of the government. The present research method is organized in the form of a qualitative research method with a developmental purpose. Theoretical sampling was the research data acquisition strategy and the deductive content analysis and content analysis were the data mining strategies of this research. In the validation phase, the method of constant comparisons and referral of experts (19 persons) in the form of fuzzy Delphi method was used. Finally, 126 components were agreed upon, which were categorized into four general themes: political outcomes (27 components), distributive outcomes (16 components), meta-analysis (31 components), and goals (52 components).
خلاصه ماشینی:
تحقيقات ديگر همانطور که پيش از اين اشــاره شد از ســطح تحليل محدودتري نسبت به تحقيق حاضر برخوردارند، تحقيقاتي نظير: هاديپيکاني ، مهربان (۱۳۸۸)، «الگويي براي فرايند خط مشي گذاري در نظام آموزش عالي جمهوري اسلامي ايران»، رساله ي دکتري دانشگاه علامه طباطبايي (ره )، فيضي ، کاوه (۱۳۷۵)، «ارزيابي خط مشــي هاي کوتاه مدت در جهت استحکام روابط بازرگاني بلندمدت (بين جمهوري اســلامي ايران و جمهــوري آذربايجان)»، پاياننامه کارشناسي ارشد دانشگاه امام صادق(ع)، رضايي شريف آبادي، ســعيد (۱۳۹۰)، «تحليل محتواي خط مشي دسترسي و ارائه ي خدمات بخش خطي کتابخانه هاي کشــور و ارائه ي راهکار»، پاياننامه کارشناسي ارشد دانشگاه تربيت مدرس، عليزاده ، ســاره (۱۳۹۱)، «بررسي شــاخص هاي نظارت و ارزيابي برنامه هاي نمايشي ســيما و ارائه ي شــاخص مطلوب از ديدگاه کارشناســان»، پاياننامه کارشناسي ارشد دانشکده صدا و سيمايجمهوري اسلامي ايران، پناهنده ، محمد (۱۳۸۲)، «ارزيابي راهبردي محيط زيست (SEA): رويکرد برنامه اي به ارزيابي نشانزدهاي محيط زيست (EIA)»، محيط شناسي ، دوره ۲۹، شماره ۳۲ سلطاني گردفرامرزي، علي محمد (۱۳۹۰)، «مدل ارزيابي سياست گذاري فناوري نانو در ايران»، رساله ي دکتري دانشگاه علامه طباطبايي (ره )؛ عابدينــي ، اصغر (۱۳۹۲)، «ارزيابي سياســت هاي دولتي تأمين مســکن در ارتباط با اســتطاعت مالي خانوارهاي کم درآمد شهري در ايران (مطالعه موردي: شهر اروميه )»، رساله دکتري، دانشگاه تبريز.