چکیده:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه هوش معنوی و سبکزندگی اسلامی با مشارکت در فعالیتهای فرهنگی در اساتید بسیجی انجام شد. این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش همه اساتید بسیجی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال در سال تحصیلی 1-1400 به تعداد 294 نفر بودند. حجم نمونه طبق فرمول کوکران 167 نفر بدست آمد که با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش مقیاس هوش معنوی کینگ (2008)، پرسشنامه سبکزندگی اسلامی کاویانی (1390) و پرسشنامه مشارکت در فعالیتهای فرهنگی گنجی و همکاران (1397) بودند که پایایی آنها با روش آلفای کرونباخ بهترتیب 86/0، 92/0 و 90/0 بدست آمد. یافتهها نشان داد که هوش معنوی (و هر چهار مولفه آن شامل تفکر انتقادی وجودی، تولید معنای شخصی، آگاهی متعالی و توسعه حالت هوشیاری) و سبکزندگی اسلامی (و هر ده مولفه آن شامل زمانشناسی، امنیت، تفکر و علم، سلامت، خانوادگی، مالی، عبادی، باورها، اخلاقی و اجتماعی) با مشارکت در فعالیتهای فرهنگی در اساتید بسیجی رابطه مثبت و معنادار داشتند (001/0˂P). همچنین، متغیرهای هوش معنوی و سبکزندگی اسلامی بهطورمعناداری توانستند 43 درصد، چهار مولفه هوش معنوی بهطورمعناداری توانستند 28 درصد و ده مولفه سبکزندگی اسلامی بهطورمعناداری توانستند 54 درصد از تغییرات مشارکت در فعالیتهای فرهنگی در اساتید بسیجی را تبیین کنند (001/0˂P). نتایج نشاندهنده رابطه مثبت معنادار هوش معنوی و سبکزندگی اسلامی با مشارکت در فعالیتهای فرهنگی در اساتید بسیجی و نقش آنها در تبیین مشارکت در فعالیتهای فرهنگی آنان بود. بنابراین، برای ارتقای مشارکت در فعالیتهای فرهنگی م یتوان هوش معنوی و سبکزندگی اسلامی را بهبود بخشید.
Qellimi i ketij studimi ishte percaktimi i marredhenies ndermjet inteligjences shpirterore dhe stilit te jeteses islame me pjesemarrjen ne aktivitete kulturore te profesoret e Basijit. Ky studim ishte ndersektorial per sa i perket qellimit te aplikuar dhe metodes nderseksionale te zbatimit. Popullsia e studimit ishte 294 persona nga te gjithe profesoret Basij te Universitetit Islamik Azad, Dega e Teheranit te Veriut ne vitin akademik 1-1400. Madhesia e kampionit sipas formules se Cochran-it ishte 167 persona te cilet u perzgjodhen me metoden e kampionimit te thjeshte te rastesishem. Instrumentet e kerkimit ishin shkalla e inteligjences shpirterore King (2008), Pyetesori i stilit te jetes Islame Kaviani (2011) dhe Pyetesori i Pjesemarrjes ne Aktivitetet Kulturore te Ganji et al. (1397), besueshmeria e te cilit ishte 0.86, 0.92 dhe metoda alphabach 0.90 me C perkatesisht.Erdhi. Gjetjet treguan se inteligjenca shpirterore (dhe te kater komponentet perfshire te menduarit kritik ekzistencial, prodhimin e kuptimit personal, ndergjegjesimin transcendent dhe zhvillimin e vetedijes) dhe stili i jetes islame (dhe te dhjete komponentet duke perfshire kronologjine, sigurine, te menduarit dhe shkencen, shendetin, familjen, financat , besimi, besimi, moral dhe social) kishin nje lidhje pozitive dhe domethenese me pjesemarrjen ne aktivitete kulturore ne profesoret e Basijit (P˂0.001). Gjithashtu, variablat e inteligjences shpirterore dhe stilit te jetes islame mund te shpjegojne ndjeshem 43%, kater komponente te inteligjences shpirterore mund te shpjegojne ndjeshem 28% dhe dhjete komponente te stilit te jetes islame mund te shpjegojne ndjeshem 54% te ndryshimeve ne pjesemarrjen ne aktivitetet kulturore te profesoret e Basijit (P ˂0.001).
خلاصه ماشینی:
ابزارهاي پژوهش مقياس هوش معنوي کينگ (۲۰۰۸)، پرسشنامه سبک زندگي اسلامي کاوياني (۱۳۹۰) و پرسشنامه مشارکت در فعاليت هاي فرهنگي گنجــي و همکاران (۱۳۹۷) بودند که پايايي آنها با روش آلفاي کرونباخ به ترتيب ۰/۸۶، ۰/۹۲ و ۰/۹۰ بدست آمد.
يافته ها نشــان داد که هوش معنوي (و هر چهار مؤلفه ي آن شــامل تفکر انتقادي وجودي، توليد معناي شــخصي، آگاهي متعالي و توسعه حالت هوشياري) و سبک زندگي اسلامي (و هر ده مؤلفه ي آن شامل زمانشناسي، امنيت ، تفکر و علم ، سلامت ، خانوادگي، مالي، عبادي، باورها، اخلاقي و اجتماعي) با مشارکت در فعاليت هاي فرهنگي در اســاتيد بسيجي رابطه مثبت و معنادار داشــتند (۰/۰۰۱= P).
نتايج رگرسيون چندگانه با مدل همزمان براي پيش بيني مشارکت در فعاليت هاي فرهنگي بر اساس هوش معنوي و سبک زندگي اسلامي اساتيد بسيجي در جدول ۳ ارائه شد.
بنابراين ، پژوهش حاضر با هدف تعيين رابطه هوش معنوي و سبک زندگي اسلامي با مشارکت در فعاليت هاي فرهنگي در اساتيد بسيجي انجام شد.
بنابراين ، پژوهش حاضر با هدف تعيين رابطه هوش معنوي و سبک زندگي اسلامي با مشارکت در فعاليت هاي فرهنگي در اساتيد بسيجي انجام شد.
يافته هاي ديگر اين پژوهش نشــان داد که ســبک زندگي اســلامي و هر ده مؤلفه ي آن شامل زمانشناســي، امنيت ، تفکر و علم ، ســلامت ، خانوادگــي، مالي، عبــادي، باورها، اخلاقي و اجتماعي با مشــارکت در فعاليت هاي فرهنگي در اساتيد بسيجي رابطه مثبت و معنادار داشتند.