چکیده:
سوره یوسف از جمله سورههای جذاب و آموزندۀ قرآنی است که میتوان آن را از زوایای مختلف علمی، ادبی، اجتماعی و زبان‌شناختی بررسی نمود؛ از این رو هدف پژوهشگر در این جستار معرفی ساختار «تعبیر صحنه» و ابعاد مختلف آن که شامل زاویه دید، شرح صحنه، ضبط صحنه و کانون توجه و تجزیه و تحلیل داستان حکمت‌آمیز این این سوره مبارک بر اساس تئوری زبان‌شناسی شناختی رونالد لنگاکر (2008) میباشد. در این تحقیق به تجزیه و تحلیل این داستان جذاب قرآنی از بُعد «شرح صحنه» در این نظریه خواهیم پرداخت. از جمله حوزه‌هایی که علم زبان‌شناسی شناختی میتواند ما را به درکی عمیق و کاوشهای دقیق‌تر سوق دهد، حوزه‌هایی مانند فرهنگ، آداب و رسوم، دین و پژوهش و تفحص در کتابهای آسمانی میباشند. روش پژوهش حاضر توصیفی_ تحلیلی بوده و منابع آن مطالعات کتابخانهای میباشند.
Introduction: Construal in Cognitive linguistics, is a term that
refers to study and analysis of a particular situation from different
angles. This term in its original meaning refers to a special semantic
feature that is used in all linguistic terms and can be generalized. In
simple terms, «construal» and its different aspects can be evaluated in
all models of cognitive linguistics, especially semantics.
This article tries to prove the issue that it is possible to analyze and
understand more deeply the Quranic stories and verses in context of
Langakerˋs (2008) theory of «scene consttual» which is itself a field
of cognitive linguistics. This field, as stated earlier, is a large part of
the science of cognitive linguistics.
Method: The data of this research are taken from Quranic verses
.The whole Surah of Yusuf (pbuh) which contains a very interesting,
eloquent and fluent story and contains 111 verses is considered as a
source of the statistical work and the main subject of research.In this
research ,the text of the Holy Quran which is the words and phrases is
not considered , but the deep meaning and the inner semantic layers
of the verses are examined.
In order to achieve this goal, a study of the translation of the
mysterious verses of the Holy Quran does not lead us to the desired
meaning and we have to rely on opinions of the high-ranking and
educated commentators such as Alameh Tabatabaee and Makarem
shirazi in their famous and well-known books of the analysing the
Quran; Al-Mizan and Nemuneh.
The variables of this research are ; different types of dimension in
scene construal (viewpoint, profiling, scanning and focus ) which
were introduced by langaker .
Findings: By examining the results of this research, important
points can be realised. First of all, research In Quranic verses and their
deep and profound meaning can be analysed by relying on scientific,
literary, philosophical and specifically linguistic theories and very
extraordinary and wonderful results can be discovered and recorded.
Sometimes this results and outcomes of researches conducted in the
Quranic-Scientific fields turn the view of the researchers to issues that
have not been experienced in the past.
Secondly, as a result of this article it can be concluded that the
analysis of Quranic verses on the basis of scientific and linguistics
theories in the same direction of theological and religious
interpretations and analyzed of the seminary and confirm these
interpretations in terms of science and linguistic principles.
Conclusion: In the analysis of one of the most beautiful stories of
the Holy Quran based on the framework of Langaker's (2008) theory
of scene construal and its various, dimension which itself is one of the
most controversial theories anchored in the field of cognitive
linguistics. We have reached the important conclusion that by
examining and interpreting the verses of the Holy Quran and specially
the wonderful and instructive story of this divine book. Thus, we can
analyze the story of Yusuf and other stories in the holy book in a more
scientific way from another point of view.
خلاصه ماشینی:
با نگاهي به عنوان جستار، اين پرسش به ذهن ميآيد که چرا و به چه ترتيب «شرح صحنه » که از ابعاد مهم تعبير در زبان شناسي شناختي- و دراصل بررسي يکي از اصول مهم و نوين در روايت هاي داستاني است - با قصص قرآني که سرگذشت ها و رخدادهاي زمان پيشين است ، به ويژه داستان هاي پيامبران و به صور اخص داستان يوسف پيامبر ع که از آن به عنوان «احسن القصص » ياد ميشود، کنار هم گرد آمده اند؟ در پاسخ به اين پرسش ميتوان اين گونه بيان کرد که زبان شناسي شناختي و به خصوص نظريه «تعبير صحنه » لنگاکر، الگويي نظري و کاربردي براي تجزيه و تحليل اقسام روايات و قصص از جمله روايات و سرگذشت هاي واقعي و تاريخي را فراهم ميکند.
محمدي و طلاپور (١٣٩١) بيان ميکنند که تعبير و ابعاد گوناگون آن در زمينه رخدادهاي مختلف داراي چارچوب و الگويي نظري و کاربردي خاص ميباشد و اين الگو در تجزيه و تحليل و تعبير اقسام روايات و سرگذشت ها و به خصوص قصص قرآني -که هدف اين جستار است - کاربردي اساسي دارد؛ همچنين به اين نکته اشاره ميکنند که بخش عمده تعاليم ، دستورها و قصص قرآني از رهگذر قصه سرايي و حکايت پردازي و به اصطلاح ادبيات داستاني روايي در تفاسير گران قدر اسلامي مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته اند و تجزيه و تحليل اين روايات ازُ بعد زبان شناسي شناختي نه تنها با الگوي ديني و عرفاني تضاد و تناقضي ندارد، بلکه افق جديد و درک بهتري براي محققان اين حوزه به همراه خواهد داشت .
(
, 
, 
)
