چکیده:
زمینه و هدف: انجام بهینه وظایف کلان دفاعی-سیاسی از مهمترین ارکان حفظ و صیانت از کشور است. بنابراین، هدف پژوهش، طراحی مدلی در زمینه نوآوری حاکمیتی و ارایه ایدههای نوین در راستای انجام وظایف کلان دفاعی-سیاسی دولت جمهوری اسلامی ایران میباشد.
روششناسی: این پژوهش از حیث ماهیت دادهها، آمیخته (کیفی-کمی) است. در بخش کیفی، جامعه آماری شامل خبرگان دانشگاهی و سازمانی است و دادهها از طریق بررسی مبانی نظری استخراج شد و از طریق گروه کانونی با خبرگان مصاحبه کیفی صورت گرفت. در بخش کمی، جامعه آماری شامل مدیران، معاونین و کارکنان سازمانهای دولتی، نظامی و مردم نهاد است و دادهها با پرسشنامه پیمایشی گردآوری شد. مدل کمی تحقیق با سیستم استنتاج فازی طراحی گردید.
یافتهها: دولت، بخش نظامی و جامعه مدنی به عنوان نقشآفرینان برای انجام وظایف کلان دفاعی-سیاسی مورد شناسایی قرار گرفتند. ارتقای امور دفاعی-سیاسی در سطوح فرد، سازمان و سیستم منجر به بهینه شدن وظایف کلان دفاعی-سیاسی دولت میشود. امور دفاعی-سیاسی در سطح سازمان بیشتر از سطوح دیگر بر انجام بهینه وظایف کلان دفاعی-سیاسی دولت اثرگذار است. در سطح فرد، جامعه مدنی نقش محوری داشته و در سطح سازمان و سیستم به ترتیب نظامی و دولت نقش محوری دارند.
نتیجهگیری: به منظور بهینهسازی وظایف کلان دفاعی-سیاسی، انجام این وظایف در سطح فرد به جامعه مدنی، در سطح سازمان به بخش نظامی و در سطح سیستم به دولت واگذار شود.
Optimal fulfillment of macro defense-political duties is one of the most important pillars of protection and preservation of the country. Therefore, the purpose of this study is to design a model in the field of governance innovation and present new ideas in order to perform the macro defense-political duties of the Government of the Islamic Republic of Iran.
Methodology
This research is mixed method (qualitative-quantitative) in terms of the data nature. In the qualitative section, the statistical population includes academic and organizational experts, and the data were extracted through a review of theoretical foundations and a qualitative interview with experts was conducted through a focus group. In the quantitative part, the statistical population includes managers and employees of governmental, military and non-governmental organizations and the data were collected through a survey questionnaire. Quantitative research model was designed with fuzzy inference system.
Findings
The government, the military and civil society were identified as actors for macro defense-political duties. Improving defense-political affairs at the levels of the individual, organization and system leads to the optimization of the defense-political duties of the government. Defense-political affairs at the level of the organization are more effective than other levels in performing the optimal macro defense-political duties of the government. At the individual level, civil society plays a pivotal role, and at the organizational level and system level, the military and government play a pivotal role, respectively.
Conclusion
In order to optimize macro defense-political duties, these duties should be delegated to civil
خلاصه ماشینی:
اند اطلاعات مورد نیاز این پژوهش از طریق مطالعه ادبیات تحقیق و پیشینه پژوهش گردآوری گردید همچنین امور اصلی و فرعی و وظایف عمومی و فرعی حاکمیتی از سند برنامه ششم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشوری و استانی استخراج شد ،سپس از طریق تشکیل گروه کانونی و مصاحبه کیفی با خبرگان نقش بازیگران حاکمیتی شامل دولت جامعه مدنی و نیروهای نظامی برای انجام وظایف دفاعی سیاسی در سطوح سه گانه کنش حاکمیتی ، فرد سازمان و (سیستم تعیین شد.
است با توجه به اینکه سطح سیستم سطح تدوین خط مشیها ،است باید تدوین خط مشیهای کلان توسط دولت تدوین شود تا دولت در قبال خط مشیهای کلان پاسخگو باشد و بر اجرای وظایف حاکمیت نظارت نماید نتایج پژوهش از نظر تعامل میان نقش آفرینان حاکمیتی و مشارکت آنها در اجرای بهینه و کارآمد وظایف کلان دولت با نتایج بسیاری از پژوهشها از جمله پژوهشهای صورت گرفته توسط رهنورد (۱۳۹۰) مک لاگلین (۲۰۱۱)، لوئیس " ،(۱۹۹۹) آرمسترانگ همکاران (۲۰۰۵) و کلارک (۱۹۹۵) سازگاری دارد اما بر خلاف نتایج حاصل از پژوهش Mcloughlin 2 Lewis Armstrong 4 Clark لوئیس (۱۹۹۹) که بر اهمیت نقش دولت نسبت به نقش سایر بازیگران تاکید دارد نتایج این پژوهش نشان دهنده اولویت نقش جامعه مدنی است در زمینه نتایج توسعه ای پژوهش می توان به مشارکت بازیگران حاکمیتی در انجام وظایف کلان در سطوح کنش حاکمیتی و نیز استفاده از بخش نظامی در انجام وظایف کلان دفاعی سیاسی اشاره نمود.