خلاصه ماشینی:
"از سوی دیگر در سال 1355،مباحثی دربارهء مارکسیسم را دوباره آغاز کرد که از جمله میتوان به مباحث«نقدی بر مارکسیسم»در قم و«فلسفهء تاریخ»در منزل ایشان در تهران اشاره کرد که هر دو بر مبنای کتابهایی از مارکسیستها صورت پذیرفتند1این درسها نیز همانند کتاب«اصول فلسفه»،به نقد مارکسیسم خلاصه نشدند،بلکه استاد مهمترین مبانی فکری خود را دربارهء«جمع اسلام و زمانه»،در این مباحث ایراد کرد.
استاد روشی را که برای جمع سنت و تجدد قبلا گفته بود،اینگونه شرح میدهد:چنین نیست که تغییرات زمانه،باعث تغییر در همهء احتیاجات و نیازهای انسان شود،بلکه انسان یکسری احتیاجات فطری نیز دارد که دین هم در زمرهء آنهاست و لذاست که تجدد،هیچگاه نمیتواند دین را از صحنهء زندگی بشر کنار بزند(در این باره در فصل آخر مفصلتر توضیح خواهیم داد).
استاد روشی را که برای جمع سنت و تجدد قبلا گفته بود،اینگونه شرح میدهد:چنین نیست که تغییرات زمانه، باعث تغییر در همهء احتیاجات و نیازهای انسان شود،بلکه انسان یکسری احتیاجات فطری نیز دارد که دین هم در زمرهء آنهاست و لذاست که تجدد،هیچگاه نمیتواند دین را از صحنهء زندگی بشر کنار بزند *سرانجام،وی که علاوه بر اندیشه دربارهء مسائل و معصلات جامعهء پس از انقلاب،در حال تکمیل آخرین بخشهای مجموعهء «مقدمهای بر جهانبینی اسلامی»بود، ساعت 15:22 نیمه شب 11/2/58، هنگامی که پس از جلسهای در منزل دکتر سحابی دربارهء مسائل کشور، از منزل وی خارج شده بود و به طرف اتومبیل یکی از دوستانش میرفت *اواخر سال 1355،مطهری برای دیدار با امام،به«نجف»مسافرت میکند."