چکیده:
شرکت های دارای محدودیت های مالی ، نگه داری موجودی های نقدی خود را در پاسخ به افزایش نوسانات جریان های وجوه نقد افزایش می دهند، زیرا محدودیت های مالی یک نوع رقابت و تضاد بین سرمایه گذاری های جاری و آتی به وجود آورده ، با وجود ریسک جریان های وجوه نقد آتی ، باعث ایجاد انگیزه جهت اقدام برای پس اندازهای احتیاطی می شود. هدف این مطالعه تاثیر محدودیت مالی بر رابطه اجتناب مالیاتی و سطح نگه داشت وجه نقد است . جامعه آماری پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و نمونه مورد مطالعه ، شامل ١٤٠ شرکت پذیرفته شده طی سال های ١٣٩٥ تا ١٣٩٩ است . روش پژوهش توصیفی و از نظر ارتباط بین متغیرها علی- همبستگی است و از نظر هدف کاربردی و از لحاظ رویداد، پس رویدادی است . برای پردازش و آزمون فرضیه ها از روش رگرسیونی و داده های تابلویی و همچنین مدل اثرات ثابت استفاده شده است . نتایج به دست آمده نشان میدهد که اجتناب مالیاتی با سطح نگه داشت وجه نقد رابطه مثبت و معناداری دارد و محدودیت مالی بر رابطه بین اجتناب مالیاتی و سطح نگه داشت وجه نقد تاثیر مثبت و معناداری دارد. با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد میگردد کاربران گزارش های مالی در هنگام تصمیم گیری براساس اطلاعات مندرج در صورت های مالی، احتمال اجتناب مالیاتی را مدنظر قرار دهند. استفاده از فعالیت های اجتناب مالیاتی در شرکت های مختلف میتواند پیامدهایی را در بر داشته باشد.
Companies with financial restrictions increase their cash inventory in response to increased cash flow fluctuations, as financial constraints have created a type of competition and conflict between current and future investment, despite the risk of future cash flows, motivating the direction of the direction of the current cash flow. Action is taken for precautionary savings. The purpose of this study is to impact the financial constraint on the relationship of tax avoidance and the level of maintenance. The statistical population of the research companies accepted in the Tehran Stock Exchange and the sample studied include 140 accepted companies from 2016 to 1399. The research method is descriptive and in terms of the connection between variables is Ali-correlational and in terms of applied purpose and in terms of event, postponement. Regression methods and panel data as well as fixed effects are used to process and test hypotheses. The results show that tax avoidance has a positive and significant relationship with the level of maintenance and the financial constraint has a positive and significant effect on the relationship between tax avoidance and the level of maintenance. According to the results of the study, it is suggested that users of financial reports should consider the possibility of tax avoidance when deciding on the basis of the information contained in the financial statements. Using tax avoidance activities in different companies can have consequences.
خلاصه ماشینی:
با توجه به موارد بيان شده مسأله اصلي پژوهش حاضر اين است که تا چه اندازه محدوديت مالي بر رابطه بين اجتناب مالياتي و سطح نگه داشت وجه نقد تأثيرگذار است ؟ مباني نظري پژوهش محدوديت مالي براي تقسيم بندي شرکت ها از نظر محدوديت هاي تأمين مالي، ابتدا بايد محدوديت هاي مالي را تعريف نمود.
با توجه به پايين بودن سطح معناداري آماره t از سطح خطاي مورد پذيرش براي ضريب ٣ نتايج آزمون نشان ميدهد محدوديت مالي بر رابطه بين اجتناب مالياتي و سطح نگه داشت وجه نقد تأثير مثبت و معناداري دارد، بنابراين H٠ پژوهش را ميتوان در سطح خطاي ٥ درصد رد کرد.
نتيجه گيري کلي هدف پژوهش حاضر مطالعه تأثير محدوديت مالي بر رابطه بين اجتناب مالياتي و سطح نگه داشت وجه نقد شرکت هاي پذيرفته شده در بورس در بازه زماني ١٣٩٥ الي ١٣٩٩ انجام گرفته است .
نتايج به دست آمده نشان ميدهد که محدوديت مالي بر رابطه بين اجتناب مالياتي و سطح نگه داشت وجه نقد تأثير مثبت و معناداري دارد.
82 فروغي ، داريوش ، محمدي ، شکوفه ، (١٣٩٢)، بررسي رابطه بين اجتناب مالياتي و ارزش و سطح نگه داشت وجه نقد شرکت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ، فصلنامه پژوهشنامه ماليات ، سال ٢١، شماره ٢٢، صص ١٠١- .
Corporate governance and value of cash holding'',Journal of Financial Economics, Vol. 83,pp.
Economic policy uncertainty and corporate tax avoidance: Evidence from China, Pacific-Basin Finance Journal Volume 65, February (2021), 101500.
Corporate Cash Holding And Firm Value”, Applied Economics, Vol. 45, Iss. 2 Mikkelson, W.