چکیده:
سیّدمحمّد مکّی در بحرالمعانی، توجه قابل تأمّلی به مباحث معرفتشناسی داشته است. هدف این پژوهش، تبیین آراء معرفتشناسی سیّدمحمّد مکّی و بررسی تأثیرپذیری او از تمهیدات عین القضات است. نوشتار حاضر به روش توصیفی ـ تحلیلی و با تکیه به منابع کتابخانهای صورت گرفته است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که سید محمد مکی، در مباحث معرفتی، نه تنها در محتوا، بلکه در الفاظ و عبارات، متأثر از اندیشههای عین القضات همدانی بوده است. هر دو عارف، میان علم ظاهری و علم باطنی، تمیز قائل شدهاند و علم باطنی را همان معرفت الهی دانستهاند که عارفان به واسطة درجۀ ایمان و یقینی که دارند، از آن برخوردار میشوند. انسان میتواند از طریق شناخت خویش و شناخت محمد (ص)، به معرفت الهی، دست یابد. البته معرفت به ذات الهی ممکن نیست و تنها میتوان نسبت به اسماء و صفات و افعال الهی، به معرفت رسید. آنان از وجود ضرورت حجاب سخن گفتهاند و بر این باور هستند که این حُجب به صورت کامل برطرف نمیشود. همچنین معارف الهی به دلایلی از جمله محتوا، محدودیتهای بشریت و شریعت، عدم درک مخاطب و مسئله رازداری، بیانناپذیر هستند. این مباحث در نامههای سیّدمحمّد، به تفصیل بیشتری نسبت به تمهیدات آمده است.
Mohammad Nassir-a-din Makki Hosseini in his book Bahr al-Maani (The Sea of Meanings) pays considerable attention to epistemological issues. The purpose of the present article is to explain his the epistemological views and to examine the influence of Ayn al-Quzat Hamadani's Tamhidat on his ideas. This study has been done by using descriptive-analytical method and based on library resources. The findings show that Mohammad Makki not only in content, but also in words and phrases, has been influenced by the epistemological views of Ayn al-Quzat. Both mystics have distinguished between inward knowledge and outward knowledge, and have considered outward knowledge as the divine knowledge that mystics receive it due to their degree of unshakable faith in God. According to both of them, man can attain divine knowledge through self-knowledge and the knowing of the prophet Muhammad; but knowing the divine essence is not possible and one can only know about divine names, attributes and acts. They speak of the existence of an obstacle (hejab) in knowing God and believe that this obstacle will not be completely removed; and for some reasons such as content, human limitations and religious limitations, the inability of the audience to understand the concepts and the issue of confidentiality, the divine teachings are inexpressible. These topics are covered in more detail in Bahr al-Maani than in Tamhidat.
خلاصه ماشینی:
سيّدمحمّد مکّي ، از سي و شش نامه عرفاني خويش ، بخش زيادي از جمله نامه هاي چهارم ، سيزدهم تا هفدهم ، بيستم تا بيست و چهارم و سي ١٦ / فصلنامۀ ادبيات عرفاني و اسطوره شناختي ــــــــــــــــــــــــــ کاظم اصغري ـ سميّه خادمي و دوم را به مباحث معرفت شناسي اختصاص داده و از جهتي نيز، در نگارش اين اثر، متأثر از تمهيدات عين القضات همداني بوده است .
در پژوهش حاضر، تنها مباحثي که در رابطه با انديشه هاي عين القضات درباره معرفت شناسي است ، با مقالات ذکر شده ، ١٨ / فصلنامۀ ادبيات عرفاني و اسطوره شناختي ــــــــــــــــــــــــــ کاظم اصغري ـ سميّه خادمي همپوشاني دارد و تاکنون هيچ گونه پژوهشي دربارة تبيين آراء معرفت شناسي سيّدمحمّد مکّي و بررسي تأثيرپذيري او از تمهيدات ، صورت نگرفته است .
ک. حمزئيان و خادمي ١٣٩٥: ٥١) محمّد مکّي و عين القضات ، هر دو سر اين موضوع توافق نظر دارند که رفع حجاب بين عارف و خداوند به صورت کامل امکان پذير نيست ؛ زيرا اسماء و صفات الهي، همان حجاب هاي خاص هستند و عارفان از طريق معرفت به اين اسماء و صفات ، که در قالب تجليات براي آنان ظاهر شده است ، به معرفت الهي دست مييابند و اگر حجاب هاي خاص برطرف شود، احديت ذات الهي ٣٢ / فصلنامۀ ادبيات عرفاني و اسطوره شناختي ــــــــــــــــــــــــــ کاظم اصغري ـ سميّه خادمي آشکار ميشود و هيچ کس تاب و توان شهود آن را نخواهد داشت .