چکیده:
غارهاوپناهگاه های متعددی در کوهستان زاگرس وجود دارد که بعضی ازآنها تاریخی است و برخی دیگر از نظر تاریخ طبیعی دارای اهمیت می باشد.مطالعه وبررسی شواهد وشناسه های فرهنگی «غار خفاش» و غار بسیار زیبای «بره زرد» در دامنههای کوه سیوان، غار کبیرکوه، غار کول کنی ماژین، غار زینَگان، غار چهل ستون، غار دره دراز، غارهای حوزه رودخانه سیمره در منطقه هلیلان، غارهای دره های کوهستانی منطقه بیستون تا طاق بستان کرمانشاه ودهها غار ناشناختهی دیگر در زاگرس غربی ونیز پناهگاه های سنگی در دامنه های کوهستانی این محدوده ی جغرافیایی، نشان می دهد انسان در دوره ی غار نشینی در این مکان های طبیعی استقرار داشته اند. درهها و پشتههای زیبا و بسیار جالب و دیدنی شرق و غرب کبیرکوه به طول 160 کیلومتر، همچنین بسیاری از کوههای دیگر منطقه در استان های کرمانشاه ،لرستان و ایلام با داشتن شرایط اولیه برای ادامه ی حیات انسان،جاذب جمعیت در دوره غارنشینی ونیز زندگی در کوهستان بوده اند. در این نوشتار تلاش شده تا بخشی از یافته های علمی باستان شناسی را در زمینه ی زندگی انسان در دوران غارنشینی در بخش غربی زاگرس و تحولات فرهنگی استقرار گاه های اولیه در این محدوده ی جغرافیایی ارائه گردد. هرچند بررسی ومطالعه در این عرصه بسیار دشوار ودارای موانع مختلفی است و اظهار نظرپیرامون تحولات فرهنگی وتمدنی آن ساده نخواهد بود.
خلاصه ماشینی:
مطالعه وبررسي شواهد وشناسه هاي فرهنگي «غار خفاش » و غار بسيار زيباي «بره زرد» در دامنه هاي کوه سيوان ، غار کبيرکوه ، غار کول کني ماژين ، غار زينگان ، غار چهل ستون ، غار دره دراز، غارهاي حوزه رودخانه سيمره در منطقه هليلان ، غارهاي دره هاي کوهستاني منطقه بيستون تا طاق بستان کرمانشاه وده ها غار ناشناخته ي ديگر در زاگرس غربي ونيز پناهگاه هاي سنگي در دامنه هاي کوهستاني اين محدوده ي جغرافيايي، نشان مي دهد انسان در دوره ي غار نشيني در اين مکان هاي طبيعي استقرار داشته اند.
او در رابطه با موقعيت جغرافيايي منطقه و تأثير پديده هاي جغرافيايي در فرايند استقرار انسان از قديم الايام تا دوران اخير اين چنين شرايط را ترسيم نموده و ادامه مي دهد: "غرب ايران با وجود چين خوردگي هاي سلسله جبال زاگرس و دره هائي که با شيب ملايم و شيارهاي موازي فلات مرکزي را از جلگه رسوبي بين النهرين در غرب مجزا مي نمايد در عين حال رابطي ثابت و ناقلي متحرک براي مبادله و مراوده ارزش هاي فرهنگي انسان هاي نخستين و جوامع مجاور خود بوده و عمدتا اين نقش تاريخي زماني که دامنه هاي ملايمش امکان استقرار و يکجانشيني را به مردمانش داده است بيش از هر زماني رسوب تمدن هاي کهن را در دل خود جا داده و آثار ارزشمندي را در قالب ظاهر فرهنگ مادي و اتلال و تپه ها و محوطه هاي باستاني بر جاي گذارده است .