چکیده:
یکی از تاثیربرانگیزترین راهبردها برای ایجاد عدالت سیاسی، اصلاح نظام سیاسی- مدیریتی با سپردن جایگاههای کلیدی به شایستگان است که در ادبیات دانش سیاست از آن به شایسته سالاری تعبیر میکنند. روند و فرایندی که به حاکمیت افراد کاردان و کاربلد در اعماق قدرت خواهد شد. این پژوهش با روش تحقیق نظری (توصیفی –تحلیلی و جمعآوری داد هها) در جستجوی نقش شایسته سالاری در عدالت اجتماعی و پیامدهای آن برای طراحی الگوی اسلامی– ایرانی پیشرفت است. عدالت یکی از نخستین آرزوها و تکاپوهای بشری برای رسیدن به جامعه مطلوب بوده و یکی از امور ضروری در حکومتها و سازمانها، انتخاب افراد شایسته برای مسئولیت هاست. نهادینه شدن شایسته سالاری در سازمانها موجب کاهش فساداداری و گسترش عدالت اجتماعی میشود. با درنگی در اندیشههای سیاسی اجتماعی اسلام، و با واکاوی آموزههای تعالی بخش اسلامی به خوبی میتوان جایگاه شایسته سالاری را استخراج کرد. عدالت، به عنوان اساسیترین اصل دینی، همان شایسته سالاری است؛ چراکه باتحقق عدالت اسلامی، اصل استقرار هر چیزی درجای خود، محقق میشود. در این میان تئوریسین و راهبر انقلاب اسلامی دو اصل "پیشرفت " و "عدالت " را به عنوان شاخصه و اولویت اصلی انقلاب اسلامی دردهه چهارم انقلاب مورد توجه انقلابیون قرار داده و از همه مردم و مسئولین، خواص و عوام خواسته است تا برای رسیدن به این دو شاخصه کلیدی برنامهریزی و تلاش نمایند. بنابراین استفاده از قوه منطق وتجربه نخبگان با توجه به توان وظرفیت های جمهوری اسلامی ایران وفراهم شدن شرایط وبستر مناسب افراد شایسته به جایگاه شایسته خود برسند که نتیجتاً به گسترش عدالت وپیشرفت در آن جامعه خواهد شد.