چکیده:
آن چه در اقتصاد متعارف و مخصوصاً اقتصاد هترودکس وجود دارد تمرکز بر کنش انسانی؛ چه به
صورت فردی و چه به صورت جمعی است. به عنوان مثال در تئوری نئوکلاسیک. رفتار مصرفکننده
مطابق با توابع مصرفیء پساندازء سرمایهگذاری و يا دیگر مسائل بر اساس رفتار و کنش انسانی مورد
بررسی قرار میگیرد. محور قرار دادن این کنش, با نگاهی متفاوت و نگرشی ذهنگرایانه که با
استفاده از مبانی مکتب اتریش و نهادگرایی و در قالب ساختاری پراکسولوژیک. رفتار عاملین,
کنشگران یا بازیگران اقتصادی را مورد بازبینی قرار دهد.ء هدف اصلی این نوشتار است. لذا در
صورتی که بخواهیم تغییری در ساختار فعلی کشور و توصیهای سیاستی برای حل معضلات جامعه
بشری و بویژه یک کشور و مباحث اقتصادی داشته باشیم» بایستی تلاش کنیم تا کنشها به سمت
کنشهای مولد سوق پیدا کند. با توجه به این که خاستگاه کنش انسانی, ذهن است و ذهن انسانی
محدود و از درک بسیاری مسائل عاجز است. نیاز به وحی و آموزههای قرآنی بهعنوان منبعی ماورای
ذهن و عقل ضروری به نظر میرسد تا در پرتو آن بتوان الگویی را برای توسعه و پیشرفت کشور
منطبق با بنیانها و ارزشهای فلسفی ارائه داد و با استفاده از ساختاری سامان داده شده و تمرکز بر
اذهان نظم يافته ناشی از آن» بستری را برای استقرار این الگو در جامعه فراهم آورد