چکیده:
جمهوری اسلامی ایران به دلیل شرایط ژئوپولتیک و گفتمان خاص در عرصه بینالملل، ناگزیر از مقاومسازی اقتصاد خود و طراحی الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی است. مردمیکردن اقتصاد، فصل مشترک اقتصاد مقاومتی و الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت است. مردمیکردن اقتصاد موجب تبدیل نقش منفعل و گاه غیرسازنده مردم به نقش فعال و سازنده در اقتصاد مقاومتی شده و در بلندمدت تحقق الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت را تسهیل مینماید. یکی از وجوه مطرح در مردمی کردن، بستر ارزشی و فرهنگی مردم جامعه است. برخی از ارزشهای فرهنگی و خلقیات نهادینهشده در جامعه ایرانی، ضد پیشرفت و اهداف اقتصاد مقاومتی است. این موضوع به عنوان یک چالش پیشینی در حوزه عملیاتیکردن اقتصاد مردمی قابل توجه است. از جمله رفتارهای منبعث از بستر ارزشی و فرهنگی موجود؛ فساد و تقلب در سیستم اداری، عدم صراحت در بیان عقاید، تقدیرگرایی، منفعتطلبی، ترجیح منافع فردی بر منافع ملی، کمکاری و پرهیز از کار مولد. این معضلات فرهنگی در فرایند تاریخی شکلگیری خود به دلایل مختلفی در جامعه نهادینه شده است. این دلایل در دستگاههای نظری مختلف تبیین شده است. سه رویکرد اصلی عبارتند از: نا امنی و استبداد تاریخی حاکم بر جامعه ایرانی از دیدگاه نهادگرایی، اجرای سیاستهای لیبرال سرمایهداری از دیدگاه اقتصاد سیاسی و شیوه عمل مسئولان و فرادستان در حوزههای اجتماعی و اقتصادی از جمله فساد و تجملگرایی آنان از دیدگاه اقتصاد اسلامی. به نظر میرسد در کنار هم قرار گرفتن آنها قدرت تبیین، آسیبشناسی و پیشبینی بهتری را فراهم نماید.