چکیده:
از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون، مقاومت و مبارزه با استکبار جهانی به مهمترین راهبرد عملی سیاست خارجی ایران تبدیل شده است. بهگونهای که امروزه شبکهای از کنشگران انقلابی در عرصه جهانی متأثر از این آموزهها و در چارچوب محور مقاومت علیه نظام سلطه فعالیت میکنند. جمهوری اسلامی ایران، با بهرهگیری از رویدادهای منطقهای، بهعنوان یک کنشگر فعال در منطقه عمل کرده و با حمایت از محور مقاومت جایگاه خود را در معادلات امنیتی منطقه تقویت کرده است. درحالیکه ایران توانسته است پس از انقلاب اسلامی نفوذ امنیتی خود در منطقه را افزایش دهد، بهطور همزمان با اتحادهای منطقهای ضد محور مقاومت و مخالفتهای بینالمللی مواجه بوده است. با این حال محور مقاومت اینکه چه عاملی باعث تقویت نفوذ ایران و محور مقاومت در منطقه غرب آسیا شده است سوالی است که تلاش می شود در این مقاله به آن پاسخ داده شود. استدلال نویسندگان این است که جمهوری اسلامی ایران با استفاده از پیوندهای تاریخی و استفاده همزمان از قدرت سخت و نرم، توانسته است نفوذ راهبردی خود را در سطح منطقهای تعمیق ببخشد. روش پژوهش کیفی و مبتنی بر مطالعه موردی است و شیوه گردآوری پژوهش مبتنی بر مصاحبه با خرگان و مطالعه متون و سایتهای تحلیلی و راهبردی است.
After the Islamic revolution, Iran has acted as an active actor in the Middle East region by supporting the axis of resistance. This article examines the Iran’s historical and strategic ties to the West Asian region. In recent years, the Islamic Republic of Iran by supporting the axis of resistance has taken a multifaceted, diverse and pragmatic orientation in the West Asian region. While Iran’s strategy has, for the time being, strengthened its influence in the west Asia, this paper observes that it has simultaneously resulted in the creation of anti-Iran regional alliance that could ultimately undermine its regional position. The question is, what has strengthened Iran's influence and the axis of resistance in the West Asian region? The authors argue that Iran, using historical ties and arousing national anti-imperialist sentiments among the nations of the region and shaping common security goals and linking them to the stability and survival of political systems, has been able to develop its regional influence strategy.
خلاصه ماشینی:
سؤال ، اين است که چه عاملي باعث تقويت حضور جمهوري اسلامي و محور مقاومت در معادلات امنيت منطقه اي شده است ؟ استدلال نويسندگان ، اين است که استفادة هم زمـان جمهوري اسلامي ايران ، بهره گيري از پيوندهاي تاريخي و استفادة هم زمان از قدرت سخت و نرم ، ضمن تثبيت نبرد جبهه هاي جنگ ، توانسته است نفـوذ راهبـردي خـود را در سـطح منطقه اي ، عمق ببخشد.
پس از چندين دهه دشمني هميشـگي بـا ايـالات متحـده ، اکنـون مقاومـت بـه فرهنـگ راهبردي ايران تبديل شده است و اين مفهوم مقاومت نيز در منطقه از طريق محور مقاومـت تهران اجرا مي شود که حزب الله و سوريه را در يـک پيونـد، گـرد هـم مـي آورد.
اين گروه از مقاومت ، توانسـته اسـت از سال ٢٠١١ نيز به طور فزاينده اي نيروهاي خود را به عراق و يمن اعزام کند و بـدين ترتيـب ، به يک واسطۀ مهم تر براي ايران و اعراب تبديل شد.
آنچـه جمهـوري اسلامي انجام داد، بسيج نيروهاي محلي عليه دشمن خارجي در قالب آموزة استکبارسـتيزي و استقلال بود؛ يعني ايران و حزب الله لبنـان بـه نيروهـاي محلـي کمـک مـي کردنـد تـا بـا قدرت هاي خارجي مبارزه کنند و کشور را از دست دشمنان بازپس بگيرنـد و سـپس آن را بازسازي کنند.
The strategic culture of the Islamic Republic of Iran: religion, expediency, and soft power in an era of disruptive change.
Syria and Iran: Diplomatic Alliance and Power in the Politics of the Middle East, London I.
The" axis of resistance": Iran's expansion in the Middle East is hitting a wall.
org/research-products/report/yemens-houthis-and-the-expansion- of-irans-axis-of-resistance/