چکیده:
وحدت به معني يكي بودن ،يگانگي وهماهنگ بودن اجتماع مي باشدوازنظر فلاسفه اي چون شيخ اشراق؛ از اموري است كه جز به
مقابله باكثرت ،قابل تمديد وتعريف نمي باشد. وحدت همان صراط مستقيمي است كه قرآن،احاديث وسنت پيامبر ويارانش، مبيّن
آن است ومخالفت باآن مخالفت باسخن خداوند وكفرمحسوب مي شود واين همان چيزي است كه شاعران ونويسندگانِ گران قدر
فارسي زبان به پيروي از دستورات خدا ورسول وبرگزيدگان اسلامي، بارها درباره ي آن سخن گفته اند.
آن چه مسلم است بااستنادبه آيات ،روايات وادبيات مي توان نتايج ارزشمندي راازوحدت به عنوان شيوه ي اصيل قرآني برداشت
نمود كه ازآن جمله مي توان به : محوريكتاپرستي و استوارساختن نقاط هم بستگي ، برادري اسلامي ؛ پيروي ازپيامبران، همدردي
وياوري، فلسفه ي بعثت پيامبران، بركت ورحمت الهي، رشدعقل؛ اطاعت ازامير ؛منشأ بهروزي وسعادت وعزّت؛ كاهنده ي تنش ها
واختلافات و...اشاره كرد.
براي رسيدن به وحدت مطلوب راهكارهايي چون:چنگ زدن به ريسمان الهي،امربه معروف ونهي ازمنكر،تعامل علمي بافرهيختگان
مذاهب،آسان گيري واغماض درمسائل اختلافي،پرهيزازتعصبات خشک مذهبي،پرهيزازتوهين به مقدسات مذهبي يكديگر،پرداختن
به مسائل كلان امت اسلامي ودرنهايت سعي وكوشش درجهت گسترش عدالت اجتماعي وكم كردن فاصله طبقاتي مذاهب مختلف
توصيه مي شود. دراين پژوهش سعي شده است تا اهميت وحدت بااستناد به آيات و روايات ونيز آثارادبي مورد بررسي قرارگرفته
وسپس راهكارهاي ايجادوحدت بيان گردد.