چکیده:
به دنبال شیوع ویروس کرونا در دنیا، آموزش الکترونیکی در دانشگاههای ایران رواج یافت. هدف این مطالعه بررسی نگرش دانشجویان رشتۀ زبانها و ادبیات خارجی دانشگاه تهران در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد به این گونه آموزش بود. با این هدف و بر اساس الگوی پذیرش فناوری دیویس، متناسب با رشتۀ نامبرده، پرسشنامهای محقق- ساخت با 74 سؤال، متضمن 3 شاخص اصلی «تلقی از سودمندی»، «تلقی از سهولت دسترسی»، «تمایل به استفاده در آینده» و 6 زیرشاخص در خصوص آموزش الکترونیکی زبان تهیه شد. 166 دانشجو به پرسشنامۀ الکترونیکی پاسخ دادند و میزان آلفای کرونباخ برای شاخصها عبارت از سودمندی 971/0، سهولت استفاده 972/0 و تمایل به استفاده در آینده 94/0 بود. برای تحلیل یافتهها از آزمونهای t یکگروهی و دوگروهی و آزمون تحلیل واریانس یکراهه و آزمون رتبهبندی فریدمن استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد که سطح سه شاخص اصلی پژوهش در میان دانشجویان هر دو مقطع در کلیۀ رشتهها پایینتر از حد متوسط است؛ یعنی از نظر دانشجویان آموزش الکترونیکی قابل دسترس و سودمند نیست و در کل، آنان نگرش مثبتی به این گونه آموزش ندارند. طبق نتایج، دانشجویان بر این باورند که آموزش الکترونیکی آنان را به استقلال در یادگیری سوق داده، اما علیرغم دسترسی آسان به امکانات و ابزارهای سامانۀ یادگیری الکترونیکی، تعامل سازنده میان استادان و دانشجویان شکل نگرفته است. تفاوتهای بسیاری نیز در نگرش دانشجویان دو مقطع وجود داشت؛ از نظر دانشجویان کارشناسی ارشد استفاده از سامانۀ یادگیری و پرورش مهارتهای زبانی در کلاسها نسبت به دانشجویان کارشناسی آسان تر بوده است.
Following the outbreak of coronavirus in the world, Iranian universities embraced electronic teaching. The purpose of this study was to investigate the attitude of the students in the Faculty of Foreign Languages and Literature of Tehran University towards this type of education in bachelor and master levels. With this aim and based on Davis' technology acceptance model, a researcher-made questionnaire with 74 questions was prepared, including 3 main indicators"perception of usefulness", "perception of ease of use", "willingness to use in the future" and 6 sub-indices regarding electronic language learning. One hundred sixty six students responded to the electronic questionnaire and Cronbach's alpha for the indicators were the following: the perception of usefulness indicators 0.971, ease of use 0.972 and intention to use in the future 0.94. Findings indicated that the level of the three indicators among bachelor and master levels students in all major groups were lower than the average; that is, from the point of view of students electronic courses were neither very easily accessed nor useful, which suggests a rather negative attitude toward electronic education. Students believed that electronic courses made them more independent in learning, yet despite a relatively easy access to university’s e-learning platform, constructive interaction between professors and students has has not been formed. In addition, differences were perceived in bachelor and master students’ attitudes. From the point of view of master's surdents, it was easier to use the learning system and develop language skills in classes than undergraduate students. Master students found electronic courses relatively more user-friendly and believed that language skills were more easily developed in those courses.
خلاصه ماشینی:
در خصوص تأثير نشانگر نخست (تلقي از سودمندي )، مارتينو و همکاران (٢٠١٨ ,Cordeiro &Martinho, Santos, Miguel )، شرر و همکاران ,Scherer) (٢٠١٩ ,Tondeur &Siddiq ، وونگ (٢٠١٥ ,Wong)،ريتر(٢٠١٧ ,Ritter)، تارهيني و همکاران (٢٠١٥ ,Orozco &Tarhini, Hassouna, Abbasi )، زوغيب و همکاران ,Zogheib) (٢٠١٥ ,Elsaheli &Rabaa’i, Zogheib و عبدالله و وارد (٢٠١٦ ,Ward &Abdullah ) در مطالعات خود دريافتند که اين مؤلفه در آموزش الکترونيکي به صورت مستقيم با قصد رفتاري کاربران مرتبط است و آن را مؤثرترين نشانگر در شکل گيري نگرش مثبت و قصد رفتاري آنها براي استفاده از اين نوع آموزش مطرح کردند.
مروري بر ادبيات تحقيق در اين حوزه بيانگر آن است که با وجود گذشت بيش از سي سال ، الگوي پذيرش فناوري ديويس همچنان در جامعۀ علمي جهاني به عنوان الگويي کارآمد در مواجهه با فناوري هاي نوين معرفي و به صورت گسترده استفاده شده است Rendi, Khon ;٢٠١٥ ,Topcu &Cigdem ) Siavash & Masoumi, 2015; Alfadda & Mahdi, 2021; Chocarro, Cortiñas & (٢٠٢١ ,sMarcos-Mata، چرا که فارغ از زمان و نوع فناوري نوين ، دو مؤلفه تلقي کاربران از سودمندي و سهولت استفاده فناوري درکنار يکديگر، عوامل کليدي در شکل گيري نگرش ، پذيرش /عدم پذيرش و قصد استفاده /عدم استفاده در مواجهه با انواع فناوري جديد توسط کاربران هستند.