چکیده:
تغییر مبنای اندازهگیری از بهای تاریخی به ارزش منصفانه از مهمترین تحولات در IFRS بهشمار میآید. ابعاد وسیع اندازهگیری ارزش منصفانه در صنعت بانکداری ایجاب میکند تا پیش از اجرا، موانع و آثار این مبنای اندازهگیری که تاکنون در گزارشگری مالی ایران الزامی نبوده است، بهدقت موردبررسی قرار گیرد. علاوه بر ویژگیهای محیط اقتصادی، چهارچوب متفاوت کسبوکار بانکداری و مشکلات ساختاری نظام بانکی در ایران، الزامات قانون بانکداری بدون ربا چالشهای بیشتری برای انطباق با الزامات اندازهگیری ارزش منصفانه ایجاد میکند. در این مقاله، با هدف شناسایی موانع بهکارگیری ارزش منصفانه در صنعت بانکداری ایران در سطح خرد، پس از مطالعهٔ نظاممند و مصاحبه، اقدام به طراحی پرسشنامهای شده است تا دیدگاه خبرگان و دستاندرکاران گزارشگری مالی بانکها، در ارتباط با چالشهای پیش رو دریافت شود. در این راستا، اطلاعات حاصل از ۱۰۶ پرسشنامه با استفاده از تحلیل فازی و رتبهبندی تاپسیس موردبررسی قرار گرفت. نتایج نشان میدهد که ضعف در سازوکارهای اجرایی، زیرساختها و سیستمهای اطلاعاتی، حاکمیت شرکتی، و عدم سازگاری کسبوکار بانکی ایران با منطق اقتصادی بازارمحور (پارادایم حاکم بر IFRS) مهمترین موانع بهکارگیری ارزش منصفانه در صنعت بانکداری ایران است.
Changing the measurement basis from historical to fair value is one of the most important developments in IFRS. The wide dimensions of fair value measurement in the banking industry, requires carefull examination of the obstacles and effects of using this basis before implementation. in addition to the characteristics of the macroeconomic environment, the different banking business framework and structural problems of the banking system; the requirements of riba-free banking law, creates more challenges to comply with fair value measurement requirements in IFRS . the aim of this study is identifying barriers to applying the fair value basis in the Iranian banking industry.after systematic review and interviews, a questionnaire was designed to extract the views of experts and financial reporting staff of banks, about challenges ahead. In this regard, the data obtained from 106 questionnaires were analyzed using fuzzy analysis and TOPSIS ranking. The results indicate that weakness in the executive mechanisms, infrastructure and information systems, the quality of corporate governance and the incompatibility of Iranian banking business with market-oriented economic logic (paradigm governing IFRS) are the most important challenges in applying fair value in the iranian banking industry.
خلاصه ماشینی:
در اين مقاله ، با هدف شناسايي موانع به کارگيري ارزش منصفانه در صنعت بانکداري ايران در سطح خرد، پس از مطالعۀ نظاممند و مصاحبه ، اقدام به طراحي پرسشنامه اي شده است تا ديدگاه خبرگان و دست اندرکاران گزارشگري مالي بانک ها، در ارتباط با چالش هاي پيش رو دريافت شود.
علاوه بر پيچيدگيهاي ذاتي که به کارگيري اين مبناي اندازهگيري به همراه دارد، ويژگيهاي 1 International Financial Reporting Standards, IFRS خاص مدل کسب وکار، چالش هاي ساختاري صنعت ، و قانون بانکداري بدون ربا ضرورت بررسي موانع و چالش هاي گذار به ارزش منصفانه از ابعاد مختلف را دوچندان ميکند.
نوآوري در اين مطالعه ، جداي از محدودٔە موضوعي (منحصر شناسايي چالش هاي به کارگيري مبناي ارزش منصفانه در صنعت بانکداري ايران) ، از بابت متدلوژي پژوهش شامل چهارچوب بکارگرفته شده براي دريافت ديدگاههاي نهادي در کنار ديدگاه خبرگان و سازوکاري متفاوت در تحليل فازي است .
٢. ۵ ابزارهاي مالي بااهميت در صورت هاي مالي بانک تبيين موضوعات مرتبط با انجام آزمونهاي مطرحشده در ٩ IFRS و تعيين معيار اندازهگيري مناسب به خصوص براي تسهيلات بانکي (به عنوان بخش عمدٔە ابزارهاي مالي موجود در 1 For Valuation Only, FVO 2 Irrevocable 3 Fair Value Through Profit or Loss, FVTPL 4 Accounting Mismatch 5 Fair Value through Other Comprehensive Income, FVOCI 6 Early Adoption ٧ مسئلۀ ضعف در اعمال قضاوت حرفه اي و دلايل اصلي آن به عنوان يکي از موانع کلان در به کارگيري مبناي ارزش منصفانه در صنعت بانکداري ايران در گزارش تحقيقي منتشرنشده با عنوان موانع به کارگيري مبناي ارزش منصفانه در صنعت بانکداري ايران در سطح کلان موردشناسايي و تأييد قرارگرفته است .