چکیده:
در دو دهه اخير به شوق رسيدن به توسعة هر چه بيشتر در بخش كشاورزي منابع آب به شدت تحت تأثير زياده
خواهيهاي جامعه قرار گرفت و بيش از ظرفيت منابع آب تجديد شونده برداشت و موجب افت شديد آبهاي زيرزميني
گرديد. به طوريكه از 6.9 دشت كشور 78 درصد در شرايط بحراني قرار دارد. مصوبة دو دوره قبل مجلس شوراي
اسلامي كه برداشت از چاههاي غير مجاز را صادر كرد و اجازه دريافت رقم جزئي حقالنظاره از چاهها را به وزارت نيرو
نداد، موجبات افزايش چاههاي غير مجاز به دو برابر وضع موجود گرديد.
در حال حاضر با توجه به اضافه برداشت 11 ميليارد متر مكعب از منابع آب زيرزميني اتخاذ راهكاري كه بتواند
برداشت آب از چاههاي غير مجاز را ممنوع كرده و استفاده از چاههاي مجاز را كنترل نمايد در شرايط فعلي براي كشور
سرنوشت ساز است.
69 درصد از آب كشور در كشاورزي مصرف ميشود. كنترل چاههاي غير مجاز به علت گره خوردن با زندگي
كشاورزان كه با استفاده از چاه خود امرار معاش ميكنند غير ممكن و به لحاظ مسائل اجتماعي بدون اشتغال آنان در
شغل جديد غير قابل قبول است.
در صورتيكه كشاورزان بجاي كشت و كار خصوصي ، به صورت جمعي و در شركت هاي زراعي ساماندهي شوند با
استفاده از حداقل چاهها براي آبياري مزارع و با بكارگيري روشهاي نوين آبياري مثل آبياري قطرهاي ميتوان با انجام
مديريت هوشمند و با خرد و توانمند ضمن استفاده حداكثري از آب با راندمان بسيار متفاوت برداشت آب از چاهها را
محدود نموده و با عملكرد خوب در كاشت، داشت و برداشت ضمن مبارزه با بحران آب درآمد كشاورزان را افزايش داد.