چکیده:
امنیت بین المللی مفهومی است که به منافع مشترک کشورهای صاحب قدرت در اعتلا و صیانت از امنیت و
منافع انها دلالت دارد. به رسمیت شناختن منافع مشترک کشورها مستلزم ایجاد چهارچوب اجتماعی در سطح
جامعه بین المللی به منظور پایان بخشیدن به اقدامات امنیت ملی یک جانبه است. باید باور داشت که فرهنگ
صلح میتواند در راستای ارتقای رفاه انسانها و پیشرفت جامعه بین المللی به تدریج دیدگاههای موجود را
دگرگون سازد. عملیات صلح شامل دیپلماسی پیشگیرانه، ایجاد صلح، حفظ و تحکیم صلح میشود. هیچ کشوری
به مرزهای توسعه نزدیک نشده است مگر از مدخل دموکراسی و پیش نیاز دموکراسی و توسعه نیز صلح
است. در دموکراسی مردم حاکم اند و حاکمان میبایست خدمتگزار مردم باشند. در این مقاله با بهره بندی از
روش تحقیق توصیفی-تحلیلی در صدد پاسخگویی به این سوال است که سازمانهای مردم نهاد چه تاثیری در
صلح جهانی و امنیت بین المللی بخصوص بعد از جنگ سرد داشته است. ادبیات صلح موجود در جهان برای
تحقق صلح نا کارآمد است. چرا که جدی به عدالت نمیاندیشد. و همه فرهنگها را محترم نمیشمارد. بی
شک ارتباط مثبت فرهنگی موجب تعامل و نزدیکی ملتها و تحکیم صلح و دوستی خواهد بود. امروزه بخش
های مختلفی از جهان بدون عدالت در تاریکی زندگی میکنند و چشم به حرکت عدالت خواهانه مجامع جهانی
دارند تا آنها هم صلح عادلانه را تجربه کنند. صلح مفروضهای اصلی در بوجود آمدن رشته روابط بین الملل
بوده است.