چکیده:
در ادبیات جامعه شناسی مفهوم "تعهد" و "مسئولیت اجتماعی" در یک فضای مفهومی مشترک به صورت مترادف بکار رفته است. بنا بر تعریفی رایج، مسئولیت و تعهد اجتماعی به عنوان عاملی در جهت ارضای نیازهای متقابل افراد جامعه و همچنین همبستگی اجتماعی عمل می کند. نیازهای روانی و دنیای مطلوب، اهمیت روابط انسانی، و هویت ضمن مسئولیت پذیر کردن افراد در زندگی شخصی و فردی، در جهت ایجاد احساس مسئولیت و تعهد اجتماعی نیز موثر باشند .در این مقاله که با روش تحلیلی-توصیفی نگارش شده است قصد داریم به بررسی و شناخت فرهنگ مسئولیت پذیری بپردازیم. روش گردآوری مطالب با بهره از روش فیش برداری و استخراج مطالب از کتب، مقالات و منابع علمی می باشد.
خلاصه ماشینی:
تعاریف مسئولیت پذیری یکسان نیست از دیدگاه وجود گرایان به معنای تعلق داشتن انتخاب ها به خود و برخورد صادقانه با آزادی و در نظریه گشتالت یعنی اتکا بر توانایی خویش جهت انتخاب کردن مسئولیت پذیری شامل ویژگی هایی مانند رعایت قوانین و هنجارها به تاخیر انداختن خواسته ها تفکر قبل از عمل و سازماندهی و اولویت بندی تکالیف می شود و باعث می گردد فرد این توانایی را کسب کند که به تفکرات و احساسات خود نظم بخشد و خود را مسئول انتخاب هایی که انجام می دهد و پیامدهای فردی و اجتماعی آنها بدانند افراد مسئولیت پذیر و قابل اعتماد و اطمینان هستند و نسبت به ساختار اجتماعی بزرگتر احساس تعهد می کنند و امین و درستکارند.
کودکان نیز از طریق فرآیند مسئولیت پذیری توانایی به عهده گرفتن مسئولیت گفته ها و افکار خود را کسب می کنند و دیگران را نیز قادر به انجام این کار میکند کودکان و نوجوانان که سازنده فردای جامعه هستند باید پذیرای مسئولیتهای اجتماعی آن باشند بنابراین نیاز به یادگیری بیشتری در زمینه ایجاد صلح و توانایی هایی چون دموکراسی تعاون و همبستگی حفظ فرهنگ ها حفاظت از محیط زیست و معنویت را دارند به همین دلیل مدرسه همزمان با آموزش مهارتهای شناختی مسئولیت شناسایی مفاهیم صلح و ارتقاء روحیه صلح طلبی دانش آموزان را بر عهده داشته و موظف به آماده کردن آنها جهت ایجاد صلح میباشد برای برخورداری از دنیای مبتنی بر صلح و تفاهم، افکار و اندیشههای صلح طلبانه در ذهن انسانها بارور گردد ایجاد تصور در کودکان در مورد دنیای که می تواند پر از مهربانی تفاهم و دوستی باشد تنها در سایه آموزش فراهم میگردد.