چکیده:
در ارزیابی معرفت از منظر معرفتشناسی از یک سو نظریههایی مانند مبناگرایی، انسجام گرایی و اعتمادگرایی و از سوی دیگر درونگرایی و برونگرایی مطرح شده است. معرفتشناسی فضیلت ناب، نظریهای است که توسط لیندا زگزبسکی ارائه گردیده است. به نظر ایشان نظریههای معرفتشناسی هر دورهای از نظریههای اخلاقی همان دوره متأثر است وی با الگوگیری از فضائل اخلاقی و کاربرد آن در معرفتشناسی از فضایل عقلانی بهویژه فهم و حکمت سخن میگوید. از نگاه وی از یک سو معرفتشناسی با مشکلاتی ازجمله به فراموشی سپردن فهم و حکمت و تأکید بر یقین، انحصار معرفت به معرفت گزارهای، آشفتگی در معنای توجیه، بیتوجهی به نقش اراده و مسئولیت معرفتی فاعل شناسا، بهحساب نیاوردن احساسات و عواطف در معرفتجویی مواجه است؛ از دیگر سو برخود نظریه معرفتشناسی فضیلت ناب نیز نقدهایی وارد است. این نقدها را میتوان در سه گروه جای داد که عبارتاند از: 1. نقدهای درونی برآمده از خود معرفتشناسی. 2. نقدهای برآمده از فلسفه ذهن. 3. نقدهای برآمده از فلسفه اخلاق. در این پژوهش به این مسئله پرداخته میشود که آیا نظریه معرفتشناسی فضیلت ناب، توان پاسخگویی به این نقدها را دارد یا خیر، بهعبارتدیگر آیا این نظریه دارای سازواری درونی و بیرونی هست یا نه. زگزبسکی با چرخش ارزیابی معرفت از باور، به فاعل باورمند و ویژگیهای منشی و شخصیتی او راهی به گشایش میجوید و به نظر میرسد در این زمینه موفق بوده است. در این پژوهش از روش تحقیقی برنامه پژوهشی لاکاتوش با توجه به هسته مرکزی و کمربندهای ایمنی و راهبردهای ایجابی و سلبی بهره گرفته شده است.
In the evaluation of knowledge from the epistemological point of view on one hand such as fundamentalism, coherentism, and reliabilism, and on the other hand externalism and internalism have been proposed. The pure Virtue Epistemology theory was proposed by Linda Zagzebski. According to Zagzebski, contemporary epistemology is based on virtue ethics. By modeling moral virtues and their application in epistemology, she speaks of intellectual virtues, especially understanding and phronesis. From her views, contemporary epistemology has faced issues such as wisdom ignorance and understanding, focusing on certainty, monopoly of knowledge to propositional knowledge, confusion in the sense of justification, neglecting the role of free will, and lack of attention to feeling and emotion in search of knowledge. There are many critics on the pure virtue epistemology which can be categorized into three sections: first, internal critiques derived from epistemology itself, second, critiques derived from the philosophy of mind, and third, critiques derived from the philosophy of ethics. In this study, the question is whether the epistemological theory of pure virtue is capable of responding to these critiques and whether it has internal or external consistency. By turning the evaluation of knowledge from belief evaluation to the evaluation of agent-based belief and his or her characteristic and personality traits, Zagzebski finds a way to open up and seems to be successful in doing so. The research method of this discourse is Lakatos research program with regard to the central core and seat belts and positive and negative strategies.
خلاصه ماشینی:
بررسي انتقادي معرفت شناسي فضيلت ناب زگزبسکي عباس خسروي بيژائم مربي ، گروه معارف اسلامي ، دانشگاه فرهنگيان ، تهران ، ايران محمد سعيدي مهر استاد فلسفه ، دانشگاه تربيت مدرس ، تهران ، ايران سيدعلي علم الهدا دانشيار فلسفه اسلامي ، دانشگاه پيام نور، تهران ، ايران غلامحسين خدري دانشيار فلسفه ، دانشگاه پيام نور، تهران ، ايران چکيده در ارزيابي معرفت از منظر معرفت شناسي از يک سو نظريه هايي مانند مبناگرايي، انسجام گرايي و اعتمادگرايي و از سوي ديگر درون گرايي و برون گرايي مطرح شده است .
زگزبسکي ، فضايل عقلاني ، فرزانگي ، نقد معرفت شناسي فضيلت ناب مقدمه توجيه باور از مهم ترين مسائل معرفت شناسي ١ است .
هدف نظريۀ فضيلت ناب - چه در اخلاق و چه در معرفت شناسي - شکوفايي اخلاقي و عقلاني انسان و بهره مندي وي از زندگي خوب و سرشار از نيکي است .
گروهي ديگر گرچه به تحليل معرف شناسي بر مبناي فضيلت علاقه مندند، اما انگيزه اي براي ارائۀ نظريۀ معرفت شناختي نداشته و تنها به کارکرد فضايل در زندگي عقلاني و حيات ذهن ميپردازند (بائر٢٠١١،١)، اين ها خود داراي چند ديدگاه هستند ٢-٢-٢-١.
از اين منظر نخست : فضايل عقلاني براي فهم حيات ذهن ، اساسي هستند و تکامل معرفت در فرا زمان و الگو گيري از انجمن هاي معرفتي فضيلت مدار و همانندسازي خود با آن ها، حاصل ميشود.
Virtue-oriented rationality and religious beliefs with an emphasis on Sosa's theory, Philosophy of Religion Research Paper (Nameh Hekmat), 11(1), 117-134.