چکیده:
استدلالهای تجربی مبتنی بر برهان إنّ از جمله استدلالهای مورد تمسک علامه طباطبایی در اثبات وجود خداست که قابلیت کاربردداشتن آنها برای عموم مردم که توان درک استدلالهای عقلی را ندارند یا به علت غرقشدن در مسائل مادی و تجربیات، رجوع به فطرت خدادادی برایشان سخت شده است، از مزایای این براهین نزد او به شمار میآید. مقاله حاضر با پرداختن به این دسته استدلالهای علامه که شامل سه قسم برهان نظم، حدوث و حرکت میشود، مسئله وجود خدا را به نحو تجربی از منظر وی شناسایی کرده است.
Among the arguments for God's existence relied on by Allameh Tabatabai in proving the existence of God are empirical arguments based on the quia proof (burhan inni). Some of the benefits of this argument are:being applicable to the general public who are unable to understand rational arguments or have become difficult for them to return to God-given inborn nature (fitra) due to drowning in material affairs and experiences. This paper deals with this category of Allameh's arguments, which include three types of argument- design proof, temporal originatedness (huduth) proof and motion proof- has examined the subject of the existence of God empirically from his perspective
خلاصه ماشینی:
برهان نظم علامه که دانستيم مبتني بر دو مقدمه تجربي و عقلي ميباشد، سرانجام به اثبات وجود خداوند به عنوان ناظم اين عالم ختم ميشود که اگرچه در تقرير دوم بدان اشاره شد، از آنجا که آراي جالبي از علامه در مورد اين ناظم وجود دارد، از جمله اينکه او نشان ميدهد اين نظم اولا تصادفي نميتواند باشد، ثانيا مستند به خود آن چيز منظم نميتواند باشد و ثالثا مبتنيبودن آن بر چند علت با هم نيز محال است و در نهايت او وجود خدا را به عنوان ناظم نتيجه ميگيرد، اين بحث را مستقلا به عنوان نتيجۀ برهان نظم او پي ميگيريم .
نخست اين نکته در وجه تمايز برهان حدوث علامه طباطبايي نسبت به برهان حدوث نزد ديگران اين است که اولا علامه علاوه بر اعتقاد به حدوث زماني عالم ، بر حدوث علي نيز تأکيد داشته ، از آن راه بر وجود خداوند تمسک ميجويد؛ ثانيا ايشان فراتر از دانشمندان تجربي ديگر که بر بر بحث از حدوث «عالم » متمرکز شده اند، از مسئله حدوث در دو حوزه ديگر يعني نفس و جسم نيز بحث ميکند.