چکیده:
تحلیل گفتمان، روشی است که در بستر اندیشههای پستمدرن بسط و گسترشیافته است. در پژوهش حاضر، غزلیات عارف قزوینی در چارچوب تحلیل گفتمان انتقادی و با بهرهگیری از الگوی بازنمایی کارگزاران اجتماعی ونلیوون بررسی و تحلیل شده است. مسئله اصلی تحقیق اینگونه بیان می شود : عارف چگونه از نامدهی و طبقهبندی کنشگران اجتماعی برای بیان دیدگاههای خود استفاده کرده است. بر این اساس، نخست مؤلفههای نامدهی و طبقهبندی در هر بیت مشخص گردید سپس با محاسبات آماری و طبق بسامد مؤلفهها، میزان ارجاعات تعیین شد. پژوهشگر در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی و با بهرهگیری از منابع کتابخانهای - اِسنادی، مبحث نامدهی را در حوزهی اشعار عارف قزوینی مورد مطالعه و خوانش نموده و دلایل بهکارگیری این نامها را مورد بحث و بررسی قرار داده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد عارف برای بازنمایی کارگزاران اجتماعی از صریحترین مؤلفهها از جمله نامدهی استفاده کرده است. همچنین شیوههای بازنمایی و تصویرسازی کارگزاران اجتماعی موضع عارف را بهخوبی نمایان میکند.
Discourse analysis is a method that has been developed in the context of postmodern thought. In the present study, Aref Qazvini's lyric poems have been studied and analyzed in the framework of critical discourse analysis and using the representation model of Van Levon's social agents. The main issue of the research is as follows: How Aref has used the naming and classification of social actors to express his views. Based on this, first the naming and classification components in each bit were determined, then by statistical calculations and according to the frequency of the components, the amount of references was determined. In this research, using descriptive-analytical method and using library-documentary sources, the researcher has studied and read the issue of naming in the field of Aref Qazvini poems and has discussed the reasons for using these names. The results of this study show that Aref has used the most explicit components such as naming to represent social agents. Also, the methods of representation and illustration of social agents show the mystic position well.
خلاصه ماشینی:
نام دهي و طبقه بندي در اشعار عارف قزويني بر اساس الگوي بازنمايي کارگزاران اجتماعي ون ليوون 1 فاطمه فيضي تاريخ دريافت : ١٣٩٩/١٠/١٠ علي صباغي (نويسنده مسئول )٢ طاهره ميرهاشمي ٣ تاريخ پذيرش : ١٤٠١/٠٦/٠٧ چکيده تحليل گفتمان ، روشي است که در بستر انديشه هاي پست مدرن بسط و گسترش يافته است .
باتوجه به فضاي کلي ادبيات مشروطه و حضور شعر در متن جامعه و محتواي اجتماعي - سياسي شعر دوره مشروطه و اشعار عارف و مؤلفه هاي الگوي بازنمايي کارگزاران اجتماعي ون ليوون ميتوان شعر عارف را با اين الگو تحليل و بررسي کرد.
رحيميان ، جوک ار، (١٣٩٤) در مقاله خود با عنوان «تصويرسازي کارگزاران اجتماعي در اشعار سياسي بهار از منظر گفتمان شناسي انتقادي» با تحليل گفتمان انتقادي اشعار بهار بر اساس الگوي ون ليوون به اين نتيجه دست يافته اند که بهـار بـراي بازنمـايي فعالان سياسي و صاحبان قدرت ، از صريح ترين مؤلفه ها از جمله نام دهي و فرديسـازي و همچنين ديگر مؤلفه هاي پرکاربرد همچون ارزش گذاري، اشتراکيسازي و فعال نمايي بهره برده است .
٤-يافته ها : تحليل نام دهي و طبقه بندي اشعار عارف قزويني بر اساس الگوي ون ليوون : مطابق الگوي کارگزاران اجتماعي ون ليوون ، در بازنمايي کارگزاران اجتماعي از مؤلفه هاي گفتمان مدار مختلفي استفاده مي شود.
در اين مقاله نويسنده به دنبال چگونگي استفاده از مؤلفه هاي نام دهي و طبقه بندي در اشعار عارف بر اساس الگوي بازنمايي کارگزاران اجتماعي ون ليوون به منظور کشف ايدئولوژي و ميزان روشنگري اين اشعار بوده است .