چکیده:
این مفاله با هدف بررسی رابطه توسعه اقتصادی و تحزب در دوره پهلوی انجام شد. طرح مسئله از این جا ناشی شد که سابقه تحزب در ایران به دوران مشروطیت مربوط میشود، اما تاثیر حزب یا احزاب در توسعه اقتصادی معلوم نیست و تحقیقات مستقل و جدی نیز در این باره انجام نشده است. این مقاله به لحاظ روش شناسی، از نوع توصیفی و تحلیلی است که با استفاده از روش مطالعه کتابخانهای انجام گردید و ابزار گردآوری اطلاعات نیز فیش برداری بود. نتایج مطالعات حاکی از این است که تحزب در ایران دوران پهلوی بیش از هر چیز در توسعه سیاسی جای دارد نه در توسعه اقتصادی. احزاب بیرون از حاکمیت به سوسیالیسم و در درو.ن حاکمیت به لیبرالیسم گرایش داشتند. پهلوی دوم به نظام حزبی پایبند بود اما احزاب را در راستای اهداف خود میخواست تا این که موفق شد به نظام تک حزبی دست یابد. توسعه اقتصادی معمولاً با مشورت و زیر نظر شاه انجام میشد . برنامه ریزی عمرانی و اقتصادی نیز در چارچوب انقلاب سفید و منشور نوزده مادهای آن و برنامههای عمرانی بود که توسط سازمان برنامه و بودجه تدوین میشد. به عبارتی نظام برنامه ریزی حزبی نبود.
This article was researched and compiled by examining the relationship between economic development and partisanship before the revolution. The question was whether the parties played a role in Iran's economic development before the Islamic Revolution? In terms of methodology, the research is of qualitative and analytical type, which is done by the method of broker structure. The data collection tool was also a summary, a summary. Studies have shown that partisanship in pre-revolutionary Iran is more about political development than economic development. Before the revolution, the parties sought socialism under the rule of society and liberalism under the rule. Mohammad Reza Pahlavi was ostensibly committed to the party system, but he wanted the parties in line with his goals until he succeeded in achieving a one-party system. Prior to this, the formation of parties and their access to decision-making seats was usually done in consultation with and under the supervision of the Shah. Pre-revolutionary development and economic planning was within the framework of the White Revolution and its nineteen-article charter and development plans, which were compiled by the Program and Budget Organization. In other words, it was not a party planning system, but an agent structure.
خلاصه ماشینی:
بنابر اين سئوالي که در اين مقاله پاسخ داده ميشود اين است که آيا احزاب دوران پهلوي دوم در توسعه اقتصادي ايران نقش داشتند؟ اهميت و ضرورت انجام اين تحقيق و تدوين مقاله از نظر علمي به ارتباط ضروري بين نمادهاي اصلي توسعه اقتصادي و سياسي ضرورت دارد که ضمن بيان ويژگي هاي احزاب و توسعه اقتصادي به رابطه علمي ميان اين دو نيز در نظام برنامه ريزي توجه شده است .
هدف مقاله بررسي رابطه توسعه اقتصادي و تحزب در دوره پهلوي است و پاسخ به اين سوال که آيا احزاب دوران پهلوي دوم در توسعه اقتصادي ايران نقش داشته اند؟ به لحاظ روش شناسي، تحقيق از نوع توصيفي و تحليلي است که به روش مطالعه کتابخانه اي انجام ميشود، ابزار گردآوري اطلاعات نيز فيش برداري از آثار و منابع اصلي و مقالات و تحقيقات مرتبط با موضوع است .
نقش احزاب در برنامه هاي توسعه پهلوي دوم قبل از هر چيزي اين را بايد اذعان داشت که توسعه سياسي و اقتصادي زير نظر شاه بوده ، همانطور که در مباني نظري ذکر شد احزاب از بدو پيدايش کنترل ميشدند تا اين که در سال ١٣٥٣ به نظام تک حزبي تبديل شدند.
- در رابطه با نقش احزاب در توسعه اقتصادي برنامه اول عمراني اجرا شده بين سال هاي ١٣٢٧ تا ١٣٣٣ بايد گفت که طي اين برنامه حزب يا انجمن سياسي فعالي وجود نداشت و اگر احياناً گروه يا انجمن فعالي وجود داشت در ساختار رسمي و غير رسمي از جايگاه قابلي برخوردار نبود تا داراي کارکرد مثبت و آشکار حزب را ايفا نمايد.