چکیده:
خودتنظیمی دانشآموزان را قادر می سازد تا به روشی هدفمند افکار، احساسات و رفتارهای خویش را هدایت کنند. از این رو هدف اصلی پژوهش حاضر ارتقای سطح خودتنظیمی از طریق آموزش کارکردهای اجرایی بود که بر نقش واسطهای بازداری تاکید می کرد زیراکه بازداری نوعی خودهشیاری است که می تواند خودتنظیمی را به همراه داشته باشد. جامعۀ آماری این پژوهش کلیۀ دانشآموزان پایۀ پنجم، ششم و هفتم در سال تحصیلی 98-1397 بودند که از طریق نمونه گیری از نوع در دسترس انتخاب شدند. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری 45 روزه با گروه کنترل بود. در گروه آزمایش 20 دانش آموز 8 جلسۀ 90 دقیقهای بر اساس یک بستۀ آموزشی محقق ساخته آموزش دریافت کردند. در حالی که اعضای گروه کنترل آموزشی دریافت نکردند. ابزار پژوهش پرسش نامۀ کارکردهای اجرایی (BRIEF) بود. برای تحلیل دادهها از مدلهای ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی در قالب الگوی MIMIC استفاده شد. از یافتههای قابل توجه این پژوهش می توان به برازش مطلوب مدل مفهومی و نیز تاثیر مستقیم و غیرمستقیم بستۀ آموزشی ارتقای کارکردهای اجرایی بر خودتنظیمی اشاره کرد. این تاثیرات در مرحلۀ پیگیری پایدار ماند. بنابراین با توجه به اهمیت خودتنظیمی در زندگی تحصیلی و غیر تحصیلی دانشآموزان می توان نتیجه گرفت که می توان از بستۀ آموزشی محقق ساخته در جهت ارتقای این سازه استفاده کرد.
Self-regulation enables individuals to direct their thoughts, feelings, and behaviors in a purposeful way. The main purpose of the present research was to improve the level of self-regulation through the training of executive functions, which emphasizes the role of inhibition because inhibition is a kind of self-conscious that can lead to self-regulation. The statistical population of this study was all students in the fifth, sixth and seventh grade in the academic year of 2018-19. The sampling method is convenience sampling. The research was a semi-experimental design with a pretest-posttest and 45 days follow up with a control group. In the experimental group, 20 students received 8 sessions of 90 minutes of training base on an educational researcher-made package, while the members of the control group received no training. The research tool was The Behavior Rating Inventory of Executive Function. For analysis of data, structural models with partial least squares approach were used in the form of a MIMIC model. From significant findings of this study, we can mention the fitting of the conceptual model as well as the direct and indirect effect of executive functions education on self-regulation. These effects persisted in the follow-up phase. Therefore, considering the importance of self-regulation in the academic and non-academic life of students, it can be concluded that a researcher-made educational package can be used to improve this concept.
خلاصه ماشینی:
از اين رو هدف اصلي پژوهش حاضر ارتقاي سطح خودتنظيمي از طريق آموزش کارکردهاي اجرايي بود که بر نقش واسطه اي بازداري تاکيد مي کرد زيراکه بازداري نوعي خودهشياري است که مي تواند خودتنظيمي را به همراه داشته باشد.
از يافته هاي قابل توجه اين پژوهش مي توان به برازش مطلوب مدل مفهومي و نيز تاثير مستقيم و غيرمستقيم بستۀ آموزشي ارتقاي کارکردهاي اجرايي بر خودتنظيمي اشاره کرد.
1. Inzlicht, Werner, Briskin & Roberts 2.
Blair, Perry, Brien, Calkins, Keane & Shanahan 6.
مک کلند و کامرون ٤ (٢٠١٢) در پژوهش خود نشان دادند که کارکردهاي اجرايي ميتواند در خودتنظيمي دانش آموزان تاثيرگذار باشد زيراکه ارتقاي اين سازه کودکان را قادر ميسازد به شکل موفقيت آميزي با خواسته هاي کلاس درس همخوان شوند و در فعاليت هاي و فرصت هاي يادگيري مشارکتي فعال داشته باشند.
Fogel, Rosenblum, Hirsh, Chevignard, Josman 3.
Vinzi, chin, henseler & wang همانگونه که شکل (٢) نشان ميدهد در مدل تاثير ٧٢ درصد از واريانس خودتنظيمي و ٥٠ درصد از واريانس بازداري تبيين شده است که اين مقادير در سطح آلفاي ٠/٠١ معنادار ميباشند.
يافته هاي پژوهش حاضر نشان داد که بستۀ آموزشي ارتقاي کارکردهاي اجرايي ميتواند به شکل مستقيم و غير مستقيم (با واسطه گري نقش بازداري) بر افزايش خودتنظيمي تاثير بگذارد که اين تاثير در گذر زمان مورد تاييد قرار گرفت .
Effect of Levels of Self-Regulation and Situational Stress on Achievement Emotions in Undergraduate Students: Class, Study and Testing.