چکیده:
موضوع مقاله حاضر بررسی فرهنگ سیاسی دو دسته احزاب اصلاحطلب و اصولگرا در ایران است تا ضمن آن میزان دوری یا نزدیکی احزاب اصلی ایران با الگوی جهانی احزاب سیاسی مشخص گردد. پرسش اصلی این است که «فرهنگ سیاسی احزاب اصلاحطلب و اصولگرا در ایران تا چه اندازه با فرهنگ سیاسی حاکم بر احزاب جهانی فراگیر و ایدئولوژیک مطابقت دارد؟». چارچوب نظری پژوهش متشکل از نظریه آلموند و وربا در زمینه فرهنگ سیاسی و نظریه اتو کرشهایمر و دیوید اپتر در زمینه احزاب ایدئولوژیک و فراگیر است. روش تحقیق تحلیل محتوای کمی است. جامعه آماری شامل ویدئوهای مربوط به مناظرات انتخاباتی کاندیداهای ریاست جمهوری در دورههای هفتم، هشتم، دهم، یازدهم، دوازدهم و سیزدهم و اسناد مربوط به مصوبات مجلس شورای اسلامی در دورههای ششم، هفتم و یازدهم است. یافتهها نشان میدهند که احزاب اصلاحطلب در بخش شعارهای انتخاباتی و در بخش تصویب مصوبات، معتقد و متعهد به فرهنگ سیاسی احزاب جهانی فراگیر بوده و به اصول دموکراسی نزدیک هستند. در نقطه مقابل، جناح اصولگرا، در بخش شعارهای انتخاباتی، تا حدود زیادی در چارچوب احزاب مولفه فراگیر قرار میگیرند اما در عرصه عمل و بخش تصویب مصوبات، همانند نسل دوم احزاب یعنی احزاب ایدئولوژیک، بر گرایش ایدئولوژیک خود پای میفشارند.
The subject of this article is to investigate the political culture of two categories of reformist and fundamentalist parties in Iran, in order to determine the distance or proximity of the main parties of Iran to the global model of political parties. The main question is, "To what extent does the political culture of the reformist and fundamentalist parties in Iran correspond with the political culture that governs the universal and ideological parties?". The theoretical framework of the research consists of the theory of Almond and Verba in the field of political culture and the theory of Otto Kirschheimer and David Apter in the field of ideological and catch-all parties. The research method is quantitative content analysis. The statistical population includes the videos related to the election debates of the presidential candidates in the seventh, eighth, tenth, eleventh, twelfth and thirteenth periods and documents related to the approvals of the Islamic Council in the sixth, seventh and eleventh periods. The findings show that the reformist parties believe in and are committed to the universal political culture of global parties and are close to the principles of democracy. On the opposite point, the fundamentalist faction, in terms of election slogans, are largely within the framework of catch-all parties, but in the field of action and approval of approvals, like the second generation of parties, i.e., ideological parties, they adhere to their ideological orientation.
خلاصه ماشینی:
٢. رهیافت نظری با در نظر داشتن این موضوع که مقاله حاضر در پی تطبیق تجربه احزاب سیاسی ایران با احزاب جهانی ایدئولوژیک و فراگیر است تا از این طریق پی به نوع ایدئولوژی حاکم بر احزاب سیاسی اصولگرا و اصلاح طلب - در دو مرحله قبل از دستیابی به قدرت و بعد از نایل آمدن به قدرت - ببرد، مبانی نظری بررسی حاضر به سه بخش تقسیم گردید.
در این مقاله با رجوع به نظریه دیوید اپتر سعی گردید تا میزان فراگیر بودن احزاب سیاسی بعد از کسب قدرت نیز مورد بررسی قرار گیرد.
مولفه های ایدئولوژیک در مناظره ها و شعارهای انتخاباتی جناح راست و چپ {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} 185 جدول شماره ١٠ نشان میدهد که جناح چپ در مناظره ها و شعارهای انتخاباتی خود در مجموع ١٦١ مرتبه به مولفه های فراگیر اشاره مستقیم و غیرمستقیم داشته است .
مولفه های ایدئولوژیک در مناظره ها و شعارهای انتخاباتی در جناح چپ {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} جدول شماره ١٣ نشان میدهد که جناح راست در مناظره ها و شعارهای انتخاباتی خود در مجموع ٤٥ مرتبه به مولفه های فراگیر اشاره مستقیم و غیرمستقیم داشته است .
مولفه های ایدئولوژیک در مناظره ها و شعارهای انتخاباتی در جناح چپ {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} جدول شماره ١٣ نشان میدهد که جناح راست در مناظره ها و شعارهای انتخاباتی خود در مجموع ٤٥ مرتبه به مولفه های فراگیر اشاره مستقیم و غیرمستقیم داشته است .