چکیده:
دورة عباسی یکی از پربارترین و باشکوهترین دورهها در ادبیات عربی است. این دوره» شاهد حضور جریانهای مختلفی بوده که بعضی تازه. پا به عرصه گذاشته و بعضی, از دوره اموی وجود داشته است. هریک از این جریانها بهطور گسترده به فعالیتهای خود میپرداختند و همان گونه که علمای این جریانها با یکدیگر در ستیز فرهنگی بودند. شاعران هر جریان نیز نقش برجستهای در مجادلة ادبی آثیراتی بر ادبیات این دوره داشته است؛ ازاینرو پژوهش حاضر بر آن است تا با روش توصیفی تحلیلی. مولفههای ادبی دو جریان شعوبیه و معتزله را بررسی کرده و به بیان تاثیرات آن بر محتوا و ساختار ادبیات دور عباسی بپردازد و در نهایت چنین نتیجه میگیرد که جریان شعوبیه توانسته بهلحاظ محتوایی مواردی چون (غزل مذکر) و «مجون» و بهلحاظ ساختار الفاظ و ترکیبات بیگانه و خروج از چارچوب قصیده عربی را وارد ادبیات این دوره کند و معتزله نیز از حیث محتوا مواردی چون تعبیر معانی علمی و فلسفی با اسلوب ادبی و «تهکم» و «سخریه» و گسترش استدلال و از حیث ساختار مواردی چون به کارگیری الفاظ فلسفی در شعر و گسترش اسلوب جدل را در شعر عربی برجای نهاده است.