چکیده:
قضاوت اخلاقی عامل اساسی در فرآیند تصمیمگیری اخلاقی است و مقدم بر قصد و رفتار اخلاقی است. به بیان دیگر، توانایی تشخیص و ارزیابی موقعیتهای پیچیده اخلاقی در زمان تصمیمگیری، پیش نیاز رفتار اخلاقی است. در پژوهشهای حوزه اخلاق، تأثیر جنسیت بر قضاوت اخلاقی، بیش از سایر متغیرها مطالعه شده است. از اینرو هدف اصلی تحقیق حاضر، بررسی تاثیر متغیرهای تعاملات نوع کار، جنسیت و جذابیت ظاهری حسابرسان بر قضاوت و درک رفتارهای غیراخلاقی می باشد. جامعه مورد بررسی حسابداران و افراد غیرحسابدار شاغل در سازمانهای دولتی و شرکت-های خصوصی بوده که با توجه به عدم دسترسی دقیق به آمار جامعه مذکور، از فرمول کوکران به تعیین نمونه اقدام گردید و در نهایت تعداد نمونه 384 نفر انتخاب شد. به منظور آزمون فرضیه ها رگرسیون خطی تک متغیره و نیز آزمون t مورد استفاده قرار گرفته است. همچنین برای طبقه بندی و تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزارهای EXCEL وSPSS استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که قضاوت کارهای غیرقانونی در مردان بیشتر از زنان بوده است. از طرفی جنسیت در قضاوت رفتارهای غیراخلاقی تاثیر معناداری نداشته است. همچنین با افزایش سطح جذابیت، میزان قضاوت کارهای غیرقانونی کاهش می یابد. از طرفی جنسیت در درک کارهای غیرقانونی تاثیر معناداری داشته است.
Ethical judgment is a fundamental factor in the moral decision-making process and precedes
moral intent and behavior. In other words, the ability to recognize and evaluate complex
ethical situations when making decisions is a prerequisite for ethical behavior. In ethical
research, the effect of gender on moral judgment has been studied more than other variables.
Therefore, the main purpose of the present study is to investigate the effect of variables of
work type, gender and apparent attractiveness of auditors on judging and understanding
immoral behaviors. The study population are accountants and non-accountants working in
organizations and companies. Due to the lack of accurate access to the statistics of the
community, Cochran's formula is used to determine the sample and finally 384 people are
selected. The results show that men are more likely to judge illegal acts than women. On the
other hand, gender has not had a significant effect on judging immoral behaviors. Also, as the
level of attractiveness increases, the rate of judging illegal acts decreases.
خلاصه ماشینی:
در پژوهشي که بائو و لو (٢٠١٩)، انجام دادند مشخص شد عواملي که بر تصميم گيري زنان تأثير دارد از صلاحيت کمتري نسبت به مردان برخوردار است و آن ها عملکرد زنان را در مقايسه با همتايان مردشان با صلاحيت کمتري رتبه بندي کردند؛ بنابراين ، ميتوان اين گونه فرض کرد که اگر زنان هنجارهاي اجتماعي را نقض کنند براي آن ها اغماض کمتري در نظر گرفته ميشود؛ همچنين فرض شد که جنسيت و جذابيت ظاهري به طرق مختلف بر درک رفتار غيراخلاقي حسابدار تأثيرگذار خواهد بود.
باتوجه به آمارة t (١/٢٧٧-) و سطح معناداري (٠/٢٠٢) که بزرگتر از ٠/٠٥ ميباشد، در سطح اطمينان ٩٥% فرض صفر پذيرفته ميشود؛ يعني تفاوت بين ميانگين نمرات دو گروه معنادار نميباشد؛ بنابراين تعاملات نوع کار در قضاوت کارهاي غيرقانوني تأثير معناداري نداشته است .
باتوجه به آمارة t (١/١٥٠-) و سطح معناداري (٠/٢٥١) که بزرگتر از ٠/٠٥ ميباشد، در سطح اطمينان ٩٥% فرض صفر پذيرفته ميشود؛ يعني تفاوت بين ميانگين نمرات دو گروه معنادار نميباشد؛ بنابراين تعاملات نوع کار در قضاوت رفتارهاي غيراخلاقي تأثير معناداري نداشته است .
براي بررسي فرضيۀ اصلي، مدل رگرسيون خطي تک متغيره براي متغير درک رفتارهاي غيراخلاقي به عنوان متغير وابسته و جذابيت به عنوان متغير مستقل انجام شده است که نتايج بدين شرح ميباشد: باتوجه به سطح معناداري (٠/٦٨٥) که بزرگ تر از ٠/٠٥ به دست آمده ، معادلۀ رگرسيون خطي معنادار نميباشد؛ همچنين آمارة دوربين واتسون براي اين مدل نزديک ٢ مي باشد که نشان دهندة تصادفي بودن باقيمانده ها است .
Individual Differences and the Auditor's Professional Judgment, Quarterly Journal of Financial Accounting and Auditing Research, 9(36), 111-130.