چکیده:
دربارۀ ارتباط اخلاق با دین گفته شد که برخلاف آنچه برخی تصور میکنند، دین اسلام همۀ ساحتها و عرصههای زندگی اجتماعی را دربردارد و دستورهای اسلامی در همۀ زمینهها، ارزشهایی را مطرح میکنند. بنابراین ارزشهای اخلاقی مختص به حوزۀ محدودی از زندگی نیستند، بلکه تمام عرصههای زندگی را فرامیگیرند. اکنون این پرسش مطرح است که آیا ارزشهایی که دین اسلامی در عرصههای اخلاقی مطرح میکند، با ارزشهایی که در جامعه مطرح میشوند و در محاورات عرفی بر آنها تکیه و در محافل علمی و دانشگاهی دربارۀ آنها بحث میشود، یکسان است؟ آیا پاسخ دین به سوالات اخلاقی عین پاسخی است که علما و دانشمندان و فیلسوفان اخلاقی میدهند؟ یا اینکه ممکن است علمای اخلاق کاری را خوب و ارزشمند معرفی کنند، ولی دین آن را ارزش نداند؟ این مقال به دنبال پاسخ به این پرسشهاست.
خلاصه ماشینی:
براي نمونه، در جلسات پيشين اشاره شد که کانت معتقد است قوام ارزش اخلاقي به آن است که کار به انگيزۀ اطاعت از عقل انجام شود؛ درحاليکه ديگران نظري متفاوت داشتند و ميان آنها نيز اختلافنظر بود.
بسياری از مکاتب، ازجمله اسلام معتقدند که در صورت تزاحم يا تضاد ارزشها با يکديگر، بايد شرايط را در نظر گرفت و ارزشهاي اهم را بر ارزشهاي مهم مقدم داشت؛ مثلاً در بعضي از مواقع براي نجات جان مؤمن بیتقصیری لازم است به دروغ متوسل شد؛ درحاليکه کانت بر اين باور بود که راستگويي هميشه ارزش است و هيچگاه نبايد دروغ گفت (ر.
اختلاف اين است که آيا ذات ارزش با منفعت دو مقولۀ متفاوتاند، يا اينکه بين این دو مقوله ارتباط خاصي وجود دارد؛ مثلاً اینکه گفته شود چيزي داراي ارزش است، با اينکه گفته شود آن چيز مفيد و سودمند است، با يکديگر تفاوت دارند و میباید جداگانه بررسي شوند؟ يا اينکه اگر مفيد بودن آن ثابت شد، ارزشمند بودنش نيز ثابت ميشود؟ بسياري از اندیشمندان بزرگ معتقد بودهاند که ارزشها به منفعت و مصلحت بازميگردند.
طرفداران اين نظر ميگويند در اينگونه موارد، انسان ميپندارد که ارزش و منفعت با هم تفاوت دارند؛ درصورتيکه در اين موارد نيز فرد، نيمهآگاهانه يا ناآگاهانه به دنبال منفعت خویش است؛ زيرا زماني که اين کار را انجام ميدهد، در ظاهر براي خود نفعي تصور نميکند، بلکه انگيزۀ خودآگاه او خدمت به ديگران است؛ اما در پشت اين انگيزۀ خودآگاه، انگيزۀ ديگري پنهان است.