خلاصه ماشینی:
"اشتیاق برخی از شاعران جوان ما به نوجویی و نوآوری در شعر امروز ایران تا به حدی است که آنها را به پیروی و تقلید سادهانگارانه نظریههای نوین ادبی غرب واداشته و موجب پدیدآمدن گونهای از شعر فارسی در دهه اخیر شده است.
هر چند این گونه از شعر، امکانات تازهای را -- بویژه در حوزه زبان -- در شعر فارسی یادآوری میکند و این امکانات پیشنهادی در نهایت، به تازه شدن شعر امروز کمک شایانی میکند، اما بیتوجهی به شرایط اجتماعی و فرهنگی ایران و مخاطبستیزی بخشی از این سرودهها، آنها را با بحرانی دیگر مواجه ساخته است.
از آن سوی دیگر هم بسیاری از شاعران امروز، نگران از دست دادن همین مخاطبان عمومی هستند و دغدغه حفظ چنین مخاطبانی روز به روز بخش مهمی از شعر ما را از نظر عنصر اساسی، یعنی عنصر شعری و هنری لاغر و ضعیف میکند.
اشتیاق برخی از شاعران جوان ما به نوجویی و نوآوری در شعر امروز ایران تا به حدی است که آنها را به پیروی و تقلید سادهانگارانه نظریههای نوین ادبی غرب واداشته و موجب پدید آمدن گونهای از شعر فارسی در سالهای اخیر شده است.
اما چه میتوان کرد که تراکم رکاکت و انبوهی هیچ و پوچ، و از میان رفتن معیارهای ویژه شعر نو، که مردم کلید قرائت آن را از دست دادهاند، کار را دشوار کرده است، بویژه که شعر نو عربی هنوز مشروعیت خویش را در اعماق جامعه -- و اگر بتوان گفت،: در وجدان همگانی -- استوار نکرده است و خود را در ذوق عام تثبیت شده ندیده است."