چکیده:
نهادهای اقتصادی، با دریافت منابع از جامعه، قدرت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی قابل توجهی به دست میآورند و بنابراین انتظار می-رود که مدیران آنها در مقابل جامعه، پاسخگو باشند. از دهه 1990، پیرو افزایش شکستهای غیرمنتظره شرکتهای بزرگ، توجه به حاکمیت شرکتی مطرح شد و نیاز به یک نهاد حسابرسی یکپارچه، شامل حسابرسان مستقل، حسابرسان داخلی و کمیته حسابرسی، احساس گردید. در این پژوهش، با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، ضمن توصیف حاکمیت شرکتی و تبیین نهاد سهگانه حسابرسی در آن، به بررسی کارکرد و تحلیل اقتصادی این نهاد پرداخته شده است. نتایج تحقیق، ایجاد و به کارگیری سه واحد حسابرسی پیشبینی شده در نظام حاکمیت شرکتی را بیان میکند. تحلیل اقتصادی نهاد حسابرسی، بیانگر کارکردهای متعددی برای آن میباشد که از جمله آن موارد، عبارت است از افزایش پاسخگویی مدیران، گزارشگری قابل اعتماد مالی و غیرمالی، افزایش شفافیت، کاهش عدم تقارن اطلاعاتیِ ذینفعان و مدیران و کاهش تقلب در شرکت.
Economic institutions, by receiving resources from the community, are gaining significant economic, social and political power, and so their managers are expected to be accountable to society. Since the 1990 s, due to the increased unexpected failures of large companies, attention was drawn to corporate governance, and the need for a integrated auditing entity, including independent auditors, internal auditors, and the audit committee, was felt. In this research, using descriptive-analytic method, in addition to describing corporate governance and explaining the tripartite audit entity in it, the function and the economic analysis of this subject has also been reviewed. The research results express creation and implementation the tripartite audit entity that forecast in corporate governance. The economic analysis of the Audit Authority indicates several functions for which, among others, is increased accountability of managers, reliable financial and non-financial reporting, increased transparency, reduced information asymmetry of stakeholders and managers, and decreased fraud in the company.
خلاصه ماشینی:
(حساس یگانه ، ١٣٨٥، ص ٣٢؛ خواجوی و منفرد مهارلوئی، ١٣٩٠، ص ١٤٧؛ احمدپور، جعفری صمیمی و گل محمدی، ١٣٩١، ص ٣؛ امیرآزاد، زینالی و شاهی، ١٣٩٣، ص ٦٦؛ لقمانی، ١٣٩٤، ص ٣٨) با ملاحظه تعاریف بالا و عناصر آن ها، حاکمیت شرکتی را میتوان به شرح زیر تعریف نمود: « حاکمیت شرکتی، سازوکاری برای کنترل مناسب شرکت با هدف تأمین حقوق و منافع گاه متضاد تمام ذینفعان ، از سهامدار شرکت تا جامعه به عنوان ذینفع عام ، است .
دستورالعمل حاکمیت شرکتی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران مصوب ١٣٩٧، در ماده ١٥ مقرر میدارد که کلیه شرکت ها باید کمیته حسابرسی را تحت نظر هیأت مدیره تشکیل و عملکرد آن را مورد نظارت قرار دهند.
(٢٠٠٨ ,Calder) در این راستا، دستورالعمل حاکمیت شرکتی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران مصوب ١٣٩٧، در ماده ٣٧ مقرر میدارد که برای تغییر حسابرس مستقل و بازرس قانونی در مجمع عمومی صاحبان سهام ، شرکت لازم است موضوع را در کمیته حسابرسی مورد بحث و بررسی قرار دهد و دلایل تغییر و نتایج بررسی را به همراه پیشنهادهای کمیته حسابرسی، به مجمع عمومی صاحبان سهام اعلام کند.
» دستورالعمل حاکمیت شرکتی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران مصوب ١٣٩٧، نیز در ماده ٨ بیان میدارد که هیأت مدیره باید واحد حسابرسی داخلی را مطابق با ضوابط و مقررات سازمان ، تشکیل و مورد نظارت قرار دهد.
دستورالعمل حاکمیت شرکتی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران مصوب ١٣٩٧، نیز در ماده ١٥ مقرر میدارد که کلیه شرکت ها باید کمیته حسابرسی را تحت نظر هیأت مدیره تشکیل و عملکرد آن را مورد نظارت قرار دهند.