چکیده:
با توجه به اینکه هدف پژوهش حاضر بررسی و شناسایی تجارب و ادراکات زیسته معلمان ابتدایی از شایستگیهای دیجیتالی موردنیاز آنان برای دوران پساکرونا میباشد، رویکرد پژوهش به کار برده شده کیفی، روش پدیدارشناسی توصیفی (2020) میباشد. بدین منظور با استفاده از فن مصاحبه عمیق نیمهساختاریافته، ادراک و تجربه زیسته 27 نفر از معلمان مقطع ابتدایی شهرستان ساری که به صورت نمونهگیری هدفمند با شیوههای بیشینه تغییرات و ملاکمحور انتخاب شدند، مورد بررسی و واکاوی قرار گرفت. لازم به ذکر است که جهت اعتباربخشی به یافتهها از روش بازبینی توسط اعضا و بررسی دو متخصص بیرونی جهت کنترل داده ها استفاده گردید. دادهها مبتنی بر راهبرد هفت مرحلهای Colaizzi (1969) تحلیل گشت. یافتههای پژوهش در بخش مصاحبه با معلمان مقطع ابتدایی نشان داد که ادراک معلمان از شایستگی دیجیتالی در عصر پساکرونا شامل 12 مضمون (استراتژیهای آموزش دیجیتالی، اهداف آموزش و یادگیری در فضای دیجیتال، زیرساختهای آموزش دیجیتال، همکاری با ذینفعان، گسترش ارتباطات فناورانه، نفوذ معنوی معلمان در محیط دیجیتال، دیجیتالیسازی رفتار، جهتگیری به سمت دیجیتالیسازی، سیستم مدیریت دیجیتالی، مهارتهای اطلاعاتی، مهارتهای تولید محتوا، مهارتهای استفاده از ابزار دیجیتالی) و 36 زیر مضمون است. بدینسان برای پیشبرد و پیشرفت شایستگی دیجیتالی معلمان، سیاستگذاران و برنامهریزان آموزشی میتوانند باتوجه به مولفههای شناساییشده از شایستگیهای دیجیتالی معلمان به ویرایش اسناد بالادستی بپردازند و همچنین مدرسان کاردان و متخصص تکنولوژی آموزشی را جهت آمادهسازی معلمان با مهارت و شایستگی دیجیتالی منصوب کنند.