خلاصه ماشینی:
"«تجربی»،بسیار خوب،اما«هنری»-منظورتان چیست؟کدام حکم،کدام مأمور دولتی،میتواند به طور قانونی تعیین کند(همان طور که به شرابها نامهای کنترل شده داده میشود)11چه چیز هنر است و چه چیز نیست؟آیا کسی به تنظیم مقررات هنر آوانگارد رسمی فکر کرده است؟ یکی دو موفقیت پرزرقو برق در شعر یا نقاشی سادهلوحان را به این فکر وا میدارد که آینده به طور حتم از چیزهایی سیایش خواهد کرد که عموم را در ابتدا خود بیزار میکند.
»17 شخصی که در نظرش موسیقی چنانچه دوازده نتی باشد به طور اتوماتیک خوب است و نیز نقاشی چنانچه آبستره باشد،و رمان چنانچه به سبک رمان نو نوشته شده باشد18-این آدم قربانی یک آکادمیسم جدید است؛او به معیارهایی خارج از اثر هنری،به توصیفات بیرونی،به قواعدی که به طور مکانیکی به کار بسته میشوند اتکاء دارد.
برتران پوآرو دلیچ در مقاله درخشانش، "Finle la comedie" (کمدی به پایان رسیده)20،این آکادمیسم جدید را مورد ارزیابی قرار داد: و نیز در رابطه با این اندیشه که هر اثر هنری باید که یکسره نو بوده یا اصلا نباید وجود داشته باشد چه میشنویم؟آیا آنها به خود اجازه میدهند آرامش ما را به خاطر چیزی که به گذشته پشت نمیکند برهم بزنند؟این آخرین ننگی است که توسط سازندگان سلیقه فکری و هنری در همهجا پخش میشود.
فرمول مایهکوفسکی که پیش از این ذکر شد،تا آنجا که من میدانم، به تمامی اشکال فعالیت هنری مربوط میشود،اما به طور اخص در مورد «یک دقیقه کسالتبار در طول یک نمایش به نظر نمیرسد خطای فاحشی باشد،اما اگر یک میلیون نفر در حال تماشای آن نمایش باشند،آن یک دقیقه،یک میلیون دقیقه بیحوصلگی خلق خواهد کرد و این در آرزوی زمان وزنه سنگینی است."