چکیده:
نسل پرسشگر امروز تمایل زیادی نسبت به مسائل جدید نشان داده و به دنبال پیدا کردن پاسخی برای ذهن پرسشگر خود میباشند. یکی از این مسائل مهم و تاثیرگذار، موضوع هنر و جایگاه آن در زندگی بشر میباشد. در این مقاله، با روش منطقی و علمی بر آن شدیم که به چیستی هنر و اقسام آن و جایگاه آن در زندگی بشر با توجه به رویکرد علامه محمدتقی مصباح یزدی پاسخ دهیم. در ابتدا، هنر را از نظر ریشهشناسی بررسی شده و بعد به مباحث لغوی آن پرداختهام که در لغت، مترادف فن، مهارت، کمال، فراست و... است. در ادامه، دیدگاه علامه محمدتقی مصباح بررسی میشود. مصباح هنر مطلوب بشر را دینی معرفی کرده و آن را از آن جهت که به رشد و کمال انسانی میانجامد، غایتمند میداند. او زیبایی را فصل ممیّز هنر مطلوب از اقسام دیگر آن دانسته و زیبایی را درک شیء یا کاری ملائم با نفس که موجب شگفتی و لذت فرد میشود، تعریف میکند. او معنای عامی برای هنر درنظر گرفته است که تقریبا مترادف با مهارت بوده و آن را فعلی معرفی میکند که فاعل با اراده، آن را منظم و هدفدار انجام دهد و بکوشد با سرعت و کمال بیشتر (یا معطوف به بهترین وجه ممکن)، آن را به پایان رساند؛ به طوری که وقت و مصالح کمتری صرف کند و نتیجۀ بیشتری بگیرد.
Today’s generation of questions has shown a strong desire for new questions and seeks to find an answer to their questioning mind. One of these significant and influential issues is the topic of art and its place in human life. In this article, with a logical and scientific method, we decided to answer what art is and its types, and its place in human life according to the approach of Allameh Mohammad Taqi Mesbah Yazdi. At first, art was examined from the point of view of etymology, and then I discussed its lexical issues, which in the word is synonymous with art, skill, perfection, frost, etc. In the following, the opinion of Allameh Mohammad Taqi Mesbah is examined. Mesbah introduces humanity’s desirable art as a religion and considers it as a goal because it leads to human growth and perfection. He considers beauty to be the distinguishing feature of desirable art from other types of art and defines beauty as the understanding of an object or a work suitable to the soul that causes surprise and pleasure. He has considered a general meaning in art, which is almost synonymous with skill, and he introduces it as the act of doing it regularly and purposefully by the subject to the will and trying to achieve it with greater speed and perfection (or directed in the best possible way) completed; To make it spend less time and materials and get more results.
خلاصه ماشینی:
در اين مقاله ، با روش منطقي و علمي بر آن شديم که به چيستي هنر و اقسام آن و جايگاه آن در زندگي بشر با توجه به رويکرد علامه محمدتقي مصباح يزدي پاسخ دهيم .
او معناي عامي براي هنر درنظر گرفته است که تقريباً مترادف با مهارت بوده و آن را فعلي معرفي ميکند که فاعل با اراده ، آن را منظم و هدف دار انجام دهد و بکوشد با سرعت و کمال بيشتر (يا معطوف به بهترين وجه ممکن )، آن را به پايان رساند؛ به طوري که وقت و مصالح کم تري صرف کند و نتيجۀ بيشتري بگيرد.
هنر، هنر مطلوب ، زيبايي، محمدتقي مصباح يزدي، کمال Desirable Art From the Point of View of Mohammad Taqi Mesbah Yazdi Mohammad Reza Jalalian Sedaghati / Maser’s sudent in General Psychology, Fac ulty of Psychology, Tabran Insitute of Higher Education, Mashhad, Iran.
هنر در لغت واژة «هنر» که معادل عربي آن واژة «فن ّ» است ، به معناي صنعت ، علم ، فضل ، کياست ، فراست ، لياقت و کمال آمده است (دهخدا، ١٣٨٥: ٣١٦/٧٥ و نفيسي، ١٣٥٥: ٣٩٧٤/٥).
محمد معين در فرهنگ خود هنر را به «طريقۀ اجراي امري طبق قانون و قواعد» تعريف کرده است (معين ، ١٣٨٦: ٥٢٠٨/٤).
تعريفي عامي که او براي هنر ارائه ميدهند عبارت است از: فعلي که فاعل با اراده ، آن را منظم و هدف دار انجام دهد و بکوشد با سرعت و کمال بيشتر (يا معطوف به بهترين وجه ممکن )، آن را به پايان رساند؛ به طوري که وقت و مصالح کمتري صرف کند و نتيجۀ بيشتري بگيرد (URL١).