چکیده:
ائتلاف سازی در سیاست خارجی محوریترین بخش دیپلماسی کشورها است. منافع مشترک، تهدید مشترک و ارزشهای مشترک زمینه ساز ائتلافها هستند. جمهوری اسلامی با آگاهی از تهدیدها، به ائتلاف سازی در سیاست خارجی در دوران دفاع مقدس و محور مقاومت روی آورده است. هدف اصلی درک مولفههای ائتلاف ساز برپایه شاخصهای هویتی و ایدئولوژیکی برای مقابله با اقتدار قدرتهای بزرگ است. اهمیت موضوع مورد بررسی به درک جدید از توان جمهوری اسلامی برای ائتلاف سازی و ثمرات آن اشاره دارد. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی به دنبال پاسخ به این پرسش است که ائتلاف سازی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دوران دفاع مقدس و شکلگیری محور مقاومت چگونه بوده است؟ فرضیه مقاله این است که جمهوری اسلامی ایران با درک منبع تهدیدها به ائتلاف سازی در سیاست خارجی مبادرت نموده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که جمهوری اسلامی در دوران دفاع مقدس از طریق ائتلاف با جنبشهای آزادیبخش و کشورهای جهان سوم و باشکلگیری محور مقاومت از طریق ائتلاف سازی با کشورهای عراق، سوریه و بازیگران غیر دولتی توانسته است به گسترش قدرت منطقهای خود مبادرت ورزد.
Coalition building in foreign policy is the most central part of countries' diplomacy. Common interests, common threats and common values are the foundation of coalitions. Aware of the threats, the Islamic Republic has turned to coalition building in foreign policy in the era of sacred defense and axis of resistance. The main goal is to understand the coalition-building components based on identity and ideological indicators to confront the authority of the great powers. The importance of the subject under investigation refers to the new understanding of the ability of the Islamic Republic to build a coalition and its fruits. The current research, using the descriptive-analytical method, seeks to answer the question, how was coalition building in the foreign policy of the Islamic Republic of Iran during the period of holy defense and the formation of the axis of resistance? The hypothesis of the article is that the Islamic Republic of Iran, understanding the source of threats, has begun to build coalitions in foreign policy. The findings of the research show that the Islamic Republic has been able to expand its regional power during the holy defense period through alliances with liberation movements and third world countries and forming the axis of resistance through alliances with the countries of Iraq, Syria and non-state actors. take the initiative
خلاصه ماشینی:
اين کتاب در صدد پاسخ به پرسشـهاي زير است : سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران ، رو به سوي کجا مي رود؟ محور سياسـت خـارجي جمهوري اسلمي ايران چيست ؟ قانون اساسي جمهوري اسلامي چه افقـي را بـراي سياسـت خـارجي ، رصد نموده است ؟ با عطف توجه به پرسش هاي ياد شده ، مدعاي تبييني ايـن پـژوهش آن اسـت کـه ساختار هژمونيک نظام بين الملل ، رفتار سياسي کشور معترض به قواعد و هنجارهاي اين ساختار را بـر نمي تابد؛ همين امر موانعي را بر سر راه ائتلاف سـازي سياسـت خـارجي ايـران بـا قطب هـاي قـدرت نوظهور جهاني در شرق ، شرق دور، حوزه ي آسياي مرکزي و قفقاز ايجاد کرده است .
از طرف ديگر خطر افراط گرايي خشـونت آميز مذهبي و تأثير کنشگران غيردولتي در حال رشد يکي ديگر از مجموعه هـاي بـزرگ تهديـد را مطرح کرده و مبارزه با تروريسم و عمليات نظامي براي سرکوبي شورش ، به طور فزآينده اي جنبـه هايي از توازن نظامي را مهم ساخته اسـت (٥,٦ :٢٠١٦ ,Cordesman) از اينـرو، رشـد شـيعيان يمن مي تواند تهديدي براي منافع نامشروع آمريکا و عربستان باشد؛ اين وضعيت به طور بالقوه ايـن امکان را به ايران مي دهد تا نيروي هوايي و دريايي خود را در يمن به کار گيرد و عمـق اسـتراتژيک خود را افزايش دهد واز آزادي عمل بيشتري براي ضـربه زدن بـه منـافع عربسـتان و ايجـاد تـوازن منطقه اي بهره ببرد چرا که يمن و جزايـر آن نقـش مهمـي را در امنيـت گلوگـاه و آبـراه جهـاني در انتهاي درياي سرخ به نام باب المندب ايفا مي کند(٧-٥ :٢٠١٥ ,Rayan) ٤-٤- مجاورت جغرافيايي و ائتلاف سازي در محور مقاومت بر پايه نظريه موازنه تهديد، توانايي دولتها براي اعمال قدرت با افزايش فاصله کاهش مـي يابـد در نتيجه دولت هاي نزديکتر نسبت به دولت هاي دورتر تهديدآميزترند.