چکیده:
عدم ماندگاری نیروی حرفه ای حسابرسی یکی از مشکلات اساسی حرفه حسابرسی است که میتواند یکی از عوامل کاهش کیفیت حسابرسی باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی علل عدم ماندگاری نیروهای مزبور در موسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران میباشد. برای جمع آوری دادهها از مصاحبه غیرساختار یافته با 9 نفر از کارکنان حرفه ای موسسات حسابرسی، استفاده شده است. مقولهها و مولفه های موثر بر تصمیم عدم ماندگاری کارکنان حرفه ای، از طریق کدگذاری و تحلیل مضمون مصاحبه های انجام شده شناسایی و ارائه گردید. معیارهای مخاطرات کارکنان حرفه ای حسابرسی به شرح زیر به دست آمدند. معیارهای عدم تسهیم دانش و عدم اهمیت صلاحیتهای عمومی کارکنان در موسسات شامل مناسب نبودن آموزش حرفه ای و استرس ارتقا شغلی، معیارهای نوع ابعاد شخصیتی کارکنان شامل نبودن محل کار ثابت و حجم و فشار بالای کار، معیارهای عدم مشارکت مناسب کارکنان در موسسات شامل حقوق و مزایای شغل و ترکیب نامناسب تیمهای حرفه ای و معیارهای عدم ایجاد رفتار کاری نوآورانه در موسسات و عدم استفاده از فناوریها شامل عدم ایجاد رفتار کاری نوآورانه در موسسات و عدم استفاده از فناوریها شامل نوآور نبودن فعالیتها در حسابرسی میباشد. با توجه به یافته های تحقیق می توان گفت همه دلایل خروج کارکنان حرفه ای معطوف به مسائل اقتصادی نبوده و شامل معیارهایی همچون آموزش حرفه ای، نحوه ارتقا شغلی، تشریح شرایط کاری حرفه حسابرسی برای دانشجویان قبل از ورود به حرفه و استفاده از فناوریهای نوین (ازجمله استفاده از نرم افزارهای رایانه ای) در حسابرسی می باشد. پژوهش حاضر، می تواند برای مراجع ذیصلاح مربوطه در خصوص جلوگیری از خروج پرسنل حرفه ای از موسسات حسابرسی با توجه به کمبود نیروی حرفه ای موثر باشد.
Lack of sustainability and shortage of auditing professionals from the past years until now is one of the main problems of the auditing profession that can be one of the factors reducing the quality of auditing and thus the risk of survival of auditing firms. The purpose of this study is to investigate the reasons for the non-persistence of these forces in auditing firms that are members of the Iranian Society of Certified Public Accountants. This research has been done using thematic analysis method (thematic analysis). The research methodology is descriptive-survey and has been designed and implemented to collect data from unstructured interviews with 9 professional employees of auditing firms. The categories and components affecting the decision of non-retention of professional staff were identified through coding and content analysis of the interviews conducted and the collected data were presented. Also, in order to measure its validity and reliability test, the theoretical saturation method has been used. The risk criteria for auditing staff were as follows. Criteria for non-sharing of knowledge and insignificance of general competencies of employees in the organization include inadequacy of professional training and job promotion stress, criteria of personality dimensions of employees including lack of fixed workplace and high workload and pressure, criteria of inadequate participation of employees in the organization including salaries And job benefits and inappropriate composition of professional teams and criteria for not creating innovative work behavior in the organization and not using technologies include not creating innovative work behavior in the organization and not using technologies include not being innovative activities in auditing. According to the research findings, it can be concluded that not all reasons for leaving professional staff are focused on economic issues and include criteria such as vocational training, career advancement, explaining the working conditions of the auditing profession to students before entering the profession and using New technologies (including the use of computer software) in auditing. The present study can be effective for the relevant competent authorities in preventing the departure of professional staff from auditing firms due to the lack of professional staff.
خلاصه ماشینی:
يافته هاي پژوهش روضه اي و منصور (١٣٩٩) با عنوان «ارائه الگوي مطلوب حسابرسي و نظارت مالي در ناجا» بيانگر اين است که جذب نيروهاي متدين ، متخصص و باتجربه ، توانمندسازي کارکنان حسابرسي ، استفاده از ابزارهاي مناسب و فناوري ، پايبندي به منشور اخلاقي و رفتار حرفه اي و منابع مالي کافي از شرايط علي الگوي مطلوب فرايند حسابرسي و نظارت مالي است .
معيارهاي عدم تسهيم دانش و عدم اهميت صلاحيت هاي عمومي کارکنان در مؤسسات شامل مناسب نبودن آموزش حرفه اي و استرس ارتقا شغلي ، معيارهاي نوع ابعاد شخصيتي کارکنان شامل نبودن محل کار ثابت و حجم و فشار بالاي کار، معيارهاي عدم مشارکت مناسب کارکنان در مؤسسات شامل حقوق و مزاياي شغل و ترکيب نامناسب تيم هاي حرفه اي و معيارهاي عدم ايجاد رفتار کاري نوآورانه در مؤسسات و عدم استفاده از فناوري ها شامل عدم ايجاد رفتار کاري نوآورانه در مؤسسات و عدم استفاده از فناوري ها شامل نوآور نبودن فعاليت ها در حسابرسي مي باشد.
معيارهاي عدم تسهيم دانش و عدم اهميت صلاحيت هاي عمومي کارکنان در مؤسسات شامل مناسب نبودن آموزش حرفه اي و استرس ارتقا شغلي ، معيارهاي نوع ابعاد شخصيتي کارکنان شامل نبودن محل کار ثابت و حجم و فشار بالاي کار، معيارهاي عدم مشارکت مناسب کارکنان در مؤسسات شامل حقوق و مزاياي شغل و ترکيب نامناسب تيم هاي حرفه اي و معيارهاي عدم ايجاد رفتار کاري نوآورانه در مؤسسات و عدم استفاده از فناوري ها شامل عدم ايجاد رفتار کاري نوآورانه در مؤسسات و عدم استفاده از فناوري ها شامل نوآور نبودن فعاليت ها در حسابرسي مي باشد.