چکیده:
زمینه و هدف: آیین دادرسی کیفری جلوهگاه تحولات و پیشرفتهای نظام کیفری میباشد. در تقنین قوانین جدید نظام کیفری ایران، توجه ویژهای به عادلانهتر شدن نظام دادرسی شده است. از همین رو، در پژوهش حاضر به تحولات حقوق اطفال و نوجوانان بزهدیده در قانون آیین دادرسی کیفری پرداخته شده است و هدف از پژوهش حاضر این است که چه تحولاتی در زمینه حقوق کودکان بزهدیده در مرحله تحقیقات پلیسی در حقوق کیفری ایران ایجاد شده است. روش: پژوهش حاضر کیفی و باتوجه به ماهیت موضوع، از نظر هدف کاربردی و به لحاظ گردآوری اطلاعات به روش اسنادی و از طریق مطالعه قوانین و منابع معتبر انجام شده و اطلاعات به دست آمده به صورت توصیفی- تحلیلی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. یافتهها: یافتهها حاکی از آن است که تحولاتی چند از جمله: دادرسی افتراقی اطفال، دسترسی آسان طفل بزهدیده به نهادهای عدالت کیفری، تخصیص پلیس مخصوص اطفال برای تحقیق و تعقیب، مطلع نمودن طفل و بستگان وی از حقوق طفل، حق مشارکت طفل بزهدیده در فرآیند دادرسی، در زمینه حقوق اطفال بزهدیده به وجود آمده است. نتیجهگیری: بهرغم این که سیاستگذاران ایران تدابیر حمایتی را در خصوص اطفال و نوجوانان بزهدیده پیشبینی نمودهاند، اما تا رسیدن به شرایط و وضعیت آرمانی در این زمینه فاصله زیادی وجود دارد.
Background and Aim: Criminal procedure is a manifestation of developments and developments in the penal system. In legislating the new laws of the Iranian penal system, special attention has been paid to making the judicial system fairer. Dideh is discussed in the Code of Criminal Procedure and the purpose of the present study is to see what developments have taken place in the field of the rights of child victims in the preliminary stage in the criminal law of Iran.Methodology: Due to the nature of the subject, the present study has been done in terms of applied purpose and in terms of collecting information by documentary method and by studying valid laws and sources and the obtained information has been analyzed descriptively-analytically.Findings and Results: The results of the research indicate that several developments such as: discriminatory trial of children, easy access of the child victim to criminal justice institutions, allocation of special police for investigation and prosecution, informing the child and his relatives about the rights Child, the right of the injured child to participate in the proceedings, .... In the field of the rights of child victims; In this way, it becomes clear that the formal and substantive laws of the Iranian judicial system have violated the rights of the child and the need for compensation has been accepted and recognized, and in this regard, it has legislated appropriate laws and regulations.
خلاصه ماشینی:
com مقدمه در سيستم هاي کيفري سابق همواره شاهد حمايت از متهم و بزه کار بوده ايم و در نظريـه پـردازي بـه سمت حمايت از اين افراد گام برداشته شده بود و بيشتر منظور از اين نظريات بازاجتماعي نمـودن و بازگرداندن افراد بزه کار به جامعه بود؛ اما بر اساس دست آوردهـاي نـوين در زمينـه جـرم شناسـي و کيفرشناسي رويکرد عدالت ترميمي در بيشتر سيستم هاي کيفري دنيا غالب گشـت ؛ بـر اسـاس ايـن رويکرد، هر دو طرف يک بزه ، يعني بزه کار و بزه ديده ، مـيبايسـت مـورد توجـه قـرار گرفتـه و در جهت رفع مشکلات مادي و معنوي ايجاد شده براي آنان گام برداشته شود؛ بر ايـن اسـاس ، طـرف بزه ديده بيشتر از قبل مورد توجه قرار گرفت ؛ حال اگر اين طرف کـودک باشـد، اهميـت موضـوع دوچندان ميگردد؛ زيرا اين طيف از افراد روحيه بسيار شکننده و ظريفي داشته و آسـيب پـذيرتر از ساير افراد هستند؛ تا از اين طريق بتوان به ترميم خسارات مادي و معنوي که بـه وي در طـي جـرم و پس از جرم وارد شده است ، رسـيدگي و موجـب التيـام بـزه ديـده گـرديم .
پيشينه و مباني نظري پيشينه بزياله و صادقي (١٣٩٥)، در پژوهشي تحت عنوان «عدالت ترميمـي در دادرسـي اطفـال و نوجوانان با تاکيد بر قانون مجازات اسلامي»، به اين موضوع پرداخته انـد کـه قـانون جديـد مجازات اسلامي مصوب ١٣٩٢ در راستاي همسويي با مقررات بين المللي به ويژه کنوانسيون حقوق کودک ١٣٩٣، با تغييرات و اصلاحات ماهوي جديد در مورد حمايت از انواع بزه ديدگي اين قشـر آسيب پذيردر برخي از جرايم ، سن مسؤوليت کيفري و شيوه ي مجازات وي همراه است ؛ بدين معنا که با در نظر گرفتن عدالت ترميمي و با اختصاص فصلي جداگانه به مجازات ها و اقـدامات تـأميني و تربيتي کودکان و نوجوانان ، به اصـلاح و بازاجتمـاعي کـردن آنـان پرداختـه اسـت ؛ چـرا کـه در خصوص بزهکاري اين دسته ، بـيش از آن کـه يـک حالـت خـاص از بزهکـاري تلقـي کنـد، آن را بزه ديده انحـراف هـا و رفتارهـاي نابهنجـاري دانسـته کـه ريشـه درعلـل مختلـف زيسـتي، روانـي و اجتماعي دارد.