چکیده:
زمینه و هدف: در تاریخ تحولات حقوق کیفری و از زمان شکلگیری حقوق مدرن، نظریههای جرم شناختی بسیاری برای تبیین ارتکاب جرم مفهومسازی شدهاند. با این حال، نظریه کلاسیک حقوق کیفری با تأکید بر رویکردهای هزینه – فایده و انتخاب عقلانی، ارتکاب جرم را در بستر متغیرهای فردی تحلیل میکند. به باور این نظریه، بزهکارانْ کنشگران عقلانی و اقتصادمحوری هستند که با در نظر گرفتن منافع و هزینههای جرم در حالتی مرتکب جرم میشوند که منافع حاصل از جرم بیش از هزینههای آنها باشد. رشد رویکردهای میان رشهای و تمرکز پژوهشگران اقتصاد به مسئله جرم در پرتو توجه به نظریههای خرد، قرائت سنتی از نظریه کلاسیک را متفاوت کرد.روش: پژوهش حاضر کیفی و باتوجه به ماهیت موضوع، از نظر هدف کاربردی و به لحاظ گردآوری اطلاعات به روش اسنادی و از طریق مطالعه قوانین و منابع معتبر انجام شده و اطلاعات به دست آمده به صورت توصیفی- تحلیلی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است.یافته ها: امروزه تحلیلهای اقتصادی از جرم در پرتو نگرشهای میان رشتهای، آمیزهای از جرمشناسی، اقتصاد و حقوق کیفری است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که نظریه های جرمشناسانه انتخاب عقلانی، فعالیت روزمره، پیشگیری وضعی و بزهکاری یقه سفیدها خاستگاه اصلی هزینههای اجتماعی و منافع جرم هستند.نتایج: در مجموع، کاربست نظریههای اقتصادی و تحلیل جرم شناختی نظریه انتخاب عقلانی این امر را ثابت کرد که نظریه مورد اشاره دارای جامعیت نیست. به عبارت بهتر، بزهکاران یقه آبی به اعتبار شخصیت مجرم، مرتکب جرم میشوند از دامنه این نظریه خارج میشوند. همچنین هزینه های اجتماعی ارتکاب جرم، طرد شدن مجرم و انگ مجرمانه در جامعه خواهد بود و منافع جرم برای مجرمان اعم از منافع مادی (مالی) و روانی (فرونشاندن نفرت، خشم و انتقام؛ فرونشاندن شهوت و کسب لذت) در پی خواهد داشت.
Field and Aim: In the history of criminal law developments and since the formation of modern law, many criminological theories have been conceptualized to explain crime. However, the classical theory of criminal law analyzes the commission of crime in the context of individual variables, with an emphasis on cost-benefit approaches and rational choice. According to this theory, criminals are rational and economic-oriented actors who commit a crime by considering the benefits and costs of the crime in a situation where the benefits of the crime outweigh their costs. The growth of interdisciplinary approaches and the focus of economists on the problem of crime in the light of attention to micro-theories have differentiated the traditional reading from classical theory.Method: The present study is qualitative and according to the nature of the subject, in terms of practical purpose and in terms of collecting information by documentary method and by studying valid laws and sources and the information obtained is descriptive- analytical.Findings: Today, economic analysis of crime in the light of interdisciplinary approaches is a mixture of criminology, economics and criminal law. The findings of this study show that criminological theories of rational choice, daily activity, situational prevention and white-collar delinquency are the main sources of social costs and benefits of crime.Conclusions: In general, the application of economic theories and criminological analysis of rational choice theory proved that the theory in question is not comprehensive. In other words, blue-collar criminals commit crimes based on the personality of the offender, and go beyond the scope of this theory. Also, the social costs of committing a crime will be the rejection of the offender and the criminal stigma in society, and the benefits of the crime for criminals will include material (financial) and psychological benefits (suppression of hatred, anger and revenge; suppression of lust and pleasure).
خلاصه ماشینی:
تحليل اقتصادي و جرم شناختي هزينه هاي اجتماعي و منافع جرم 1 عباس کريم نژاد تاريخ دريافت : ١٤٠٠/١٠/٠٢ مهدي اسماعيلي ٢ تاريخ پذيرش : ١٤٠١/٠٢/٠٧ حسن حاجي تبار فيروزجايي ٣ نوع مقاله : پژوهشي چکيده زمينه و هدف : در تاريخ تحولات حقوق کيفري و از زمان شکل گيري حقوق مدرن ، نظريه هاي جرم شناختي بسياري براي تبيين ارتکاب جرم مفهوم سازي شده اند.
در اين نگاه که از سوي اقتصاددانان مطرح شده اسـت ، به فعاليت هاي مجرمانه به مثابه نوعي فعاليت اقتصادي نگاه ميشود و مجرمان هماننـد فعـالان حـوزه اقتصاد، اشخاصي در نظر گرفته ميشوند که در اقدامات مجرمانه خود، منافع و هزينه هاي رفتارشان را ميسنجند و در صورتي که منافع آن را بيشتر ارزيـابي کننـد، دسـت بـه ارتکـاب جـرم مـيزننـد (بهره مند، ١٣٩٤، ص ١٠).
وينتر (١٣٩٤)، در پژوهشي با عنـوان «اقتصـاد جـرم » بـه ايـن نتيجـه رسـيده اسـت کـه رشـته مطالعاتي جديدي که با عنوان اقتصاد جرم شناخته ميشود که به فعاليت هاي مجرمانه به مثابه نـوعي فعاليت اقتصادي نگاه ميشود و مجرمـان هماننـد فعـالان حـوزه اقتصـاد، اشخاصـي در نظـر گرفتـه ميشوند که در اقدامات مجرمانه خود، منافع و هزينه هاي رفتارشان را مـيسـنجند.
مباني نظري از تاريخ پيدايش جرم شناسي به عنوان يک رشته مطالعاتي جديد در علـوم جنـايي تجربـي تـاکنون ، نظريه هاي مختلفي از طرف جرم شناسان براي تبيين بزهکاري اعم از بزهکاريهاي خـرد و کـلان و بزهکاريهاي اقتصادي و مالي و ساير اشکال بزهکاري ارائه گرديده اسـت کـه در ايـن قسـمت بـه تبيين مهم ترين آنها خواهيم پرداخت .