چکیده:
هدف پژوهش حاضر مقایسه پریشانی روانشناختی و ذهن آگاهی مادران دانش آموزان ابتدایی با و بدون اهمالکاری تحصیلی بود. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش شناسی توصیفی از نوع علی و مقایسهای بود. جامعه پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مشغول به تحصیل در مقطع ابتدایی مناطق 2 و4 شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399 به همراه مادرانشان بودند. روش نمونهگیری به صورت تصادفی مرحلهای بود. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه اهمالکاری تحصیلی سولومون و راثبلوم (1984) که ابتدا بر روی 172 نفر از دانش آموزان مورد مطالعه اجرا گردید و افراد دارای نمره یک انحراف استاندارد بالاتر از میانگین در گروه دانش آموزان اهمالکار (35 نفر) و افراد دارای نمره یک انحراف استاندارد پایین تر از میانگین در گروه دانش آموزان بدون اهمالکاری تحصیلی (39 نفر) قرار گرفتند، و همچنین پرسشنامه پریشانی روانشناختی کسلر و همکاران (2003) و ذهن آگاهی والچ و همکاران (2006) بود که توسط مادران دارای فرزند با و بدون اهمالکاری تحصیلی تکمیل گردید. یافتههای پژوهش با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری (Manova) و آزمون t مستقل و نرمافزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل یافتهها نشان داد که مادران دانش آموزان ابتدایی با اهمالکاری تحصیلی در مقایسه با مادران دانش آموزان ابتدایی بدون اهمالکاری تحصیلی در هر سه مولفه پریشانی روان شناختی (افسردگی، اضطراب و استرس) میانگین نمرات بالاتری کسب کردند. همچنین مادران دانش آموزان ابتدایی با اهمالکاری تحصیلی در مقایسه با مادران دانش آموزان بدون اهمالکاری تحصیلی از ذهن آگاهی پایین تری برخوردار بودند. در نتیجه توصیه میشود که برنامه ریزان فرهنگی و آموزش عالی به بهبود سطح ذهن آگاهی و کاهش پریشانی روانشناختی جهت کاهش شیوع پدیده اهمال کاری تحصیلی در بین دانش آموزان توجه نمایند.
The aim of this study was to compare the psychological distress and mindfulness of primary school mothers with and without academic procrastination. The research was applied in terms of purpose and descriptive in terms of causal and comparative method. The study population included all students studying in primary school in districts 2 and 4 of Tehran in the academic year 1399-1400 with their mothers. The sampling method was randomized. The research instrument included the Solomon and Rathblum (1984) Academic Procrastination Questionnaire, which was first administered to 172 students and individuals with a standard deviation score higher than the average in the procrastination students group (n = 35) and individuals with a deviation score. The standard was lower than average in the group of students without academic procrastination (n = 39), as well as the Kessler et al.'s (2003) psychological distress questionnaire and the Walch et al.'s (2006) mindfulness questionnaire by mothers with children with and without academic procrastination. Findings were analyzed using multivariate analysis of variance (Manova) and independent t-test and SPSS statistical software. The results of the analysis showed that the mothers of elementary students with academic procrastination scored higher than the mothers of elementary students without academic procrastination in all three components of psychological distress (depression, anxiety and stress). Also, the mothers of primary school students with academic procrastination had lower mindfulness compared to the mothers of students without academic procrastination. As a result, it is recommended that cultural and higher education planners pay attention to improving the level of mindfulness and reducing psychological distress to reduce the prevalence of academic procrastination among students.
خلاصه ماشینی:
مقایسه پریشانی روانشناختی و ذهن آگاهی مادران دانش آموزان ابتدایی با و بدون اهمالکاری تحصیلی Comparison of psychological distress and mindfulness of mothers of elementary school students with and without academic procrastination لیلا شمس الاحراری کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی، گروه روانشناسی، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
Abstract پریشانی روانشناختی، ذهن آگاهی، دانش آموزان، اهمالکاری تحصیلی The aim of this study was to compare the psychological distress and mindfulness of primary school mothers with and without academic procrastination.
این موضوع نشان می دهد که سطح قابل قبولي از همبستگي بين مؤلفه های پریشانی روان شناختی وجود دارد و بنابراين چنین نتیجه گیری شد که تحليل واريانس چند متغيري روش مناسبي براي مقايسه مؤلفه های پریشانی روان شناختی در بین دو گروه مادران دانش آموزان ابتدایی با و بدون اهمالکاری تحصیلی است.
جدول 3 نتایج تحليل واريانس يکراهه در مقايسه مؤلفه های پریشانی روان شناختی در بین دو گروه مادران دانش آموزان ابتدایی با و بدون اهمالکاری تحصیلی را نشان می دهد.
نتایج این مطالعه نشاندهنده این است که بین نمره پریشانی روانشناختی در مادران دانش آموزان ابتدایی با و بدون اهمالکاری تحصیلی تفاوت وجود دارد (05/0>P).