چکیده:
اربعیننویسی از سنّتهای کهن حدیثنگاری است که به دلیل اجر معنوی و ترویج آموزههای دینی از دیرباز میان دانشوران عالم اسلام شایع بوده است. صوفیان نیز که آداب و عقاید خود را به کتاب و سنّت مستند میکردند، همواره به این نوع از حدیثنگاری توّجه داشتهاند. مقالۀ حاضر، پس از بررسی اجمالی سیراربعیننگاشتههای صوفیانه تا سدۀ نهم هجری، به مجموعۀ سه اربعینِ پیوستۀ مرسل (موسوم به اربعینات)، همراه با ترجمۀ منظوم آنها از قطبالدین محمّد بن محیی، میپردازد که توسّط یکی از مریدان و در زمان حیات قطب محیی کتابت شده است. پس از بیان اهمیّت اربعینات و پیوند آن با دیگر اثر قطب محیی، یعنی مکاتیب، متن مصحَّح اربعینات براساس تنها نسخۀ در دسترسِ آن ارائه، و احادیث به منابعشان (صحیحین) مستند شدهاست.
Because recording Arba’in, an old practice in the compiling of traditions, is believed to yield spiritual rewards and promulgate religious teachings, it has been widely practiced among the scholars throughout the Muslim world. Sufis, who substantiated their views by quoting from the Qor’an and Sonna, paid great attention to this kind of recording traditions (Hadith negari).The present article first examines the development of writing Sufi Arba’ins up until the 9th H/15th century, and then attends to the three Arba’ins (called Arba’iniyat) compiled together and with no mention of their relaters along with a versified translation by Qotb al-Din Mohammad b. Mohyi , this all scribed by of one of his disciples during his lifetime. After stating the importance of the Arba’iniyat and its connection with Qot al-Din’s other work, Makatiib, we present the amended text of the Arba’iniyat based on its sole manuscript, and then document the traditions (ahadis) by citing their original sources, Sahihayn (the two principal Hadith compilations).
خلاصه ماشینی:
مقالۀ حاضر، پس از بررسی اجمالی سیراربعیننگاشتههای صوفیانه تا سدۀ نهم هجری، به مجموعۀ سه اربعینِ پیوستۀ مرسل (موسوم به اربعینات)، همراه با ترجمۀ منظوم آنها از قطبالدین محمّد بن محیی، میپردازد که توسّط یکی از مریدان و در زمان حیات قطب محیی کتابت شده است.
در سراسر متون صوفیانه «حدیث» حضوری فراگیر دارد و مستند آن همواره کلاماللّه، حدیث و سپس اقوال مشایخ سلف بود، امّا این شیوۀ دیرین در ایرانِ روزگارِ صفوی، که مذهب تشیّع در ایران رسمی شد، اندکی تغییر یافت و استناد به احادیث ائمه توأم با کلام نبوی شد؛ همچنانکه شیخ محمّدعلی سبزواری، قطب طریقۀ ذهبیه در سدۀ یازدهم، تحفۀ عباسی، و شیخ علینقی اصطهباناتی (د.
530ق) در کشفالاسرار از «اربعین» خود یاد کرده است (میبدی، 1371: 5/219)؛ «سلوة المریدین فی فضائل ذکر ربّ العالمین»، چهل حدیث در باب ذکر است، که در آغاز نسخه به مجدالدّین بغدادی (556- 607 یا 616ق) منسوب شده است 1 ؛ بغدادی در «تحفة البررة» از دیگر تألیفش به نام «زبدة العوالی و حلیة الامالی» یاد کرده که شامل احادیث مسند است (مجدالدین بغدادی، 1368: 274) 2 ؛ «الاربعین فی فضل الفقرا و اهل التصوّف» از ابوسعید (سعد) احمد بن حسین طوسی (زنده در 498ق)، که در میان احادیث منقول، سخنانی است که لفظ «تصوّف» در آنهاست (حاجیخلیفه، بیتا: 1/55) 3 ؛ چند اربعین منسوب به ابنعربی (560-638ق) 4 و «شرح الاربعین حدیثاً» از صدرالدین قونیوی (606-671 یا 673ق) 5 ؛ و «الاربعین» از علاءالدوله سمنانی 6 (659-736ق).