چکیده:
عطار شاعری است که، توان زیادی در سرودن شعر دارد. همان گونه که، افسانهها و اساطیر او را به خود مشغول ساخته -
اند، کهن الگوها نیز در ذهن او جای گرفتهاند. کهن الگوها، مفاهیمی مشترک از زمان های گذشته هستند که، در ذهن و
ضمیر ناخودآگاه افراد نقش بستهاند. کهن الگوهای مهم مطرح شده، در غزلیات عطار؛ عبارت اند ازآنیما و آنیموس،
بهشت و دوزخ، تولد دوباره، پیر، رستاخیز، سایه، عبور از آب، مادرمثالی، معراج، نقاب است. این کهن الگو تاثیرات
گوناگونی بر روان اعمال و رفتار فرد دارد. از آن جا که، این کهن الگوها هم تاثیر مثبت و هم تاثیر منفی در ضمیر
ناخودآگاه عطار داشته است، نمادهایی از هر دو جنبه ی آن در غزلیات عطار مشاهده شده است. در این پژوهش تلاش
شده است تا به بررسی کهن الگوی معراج و مشتقاتش آن که حدود٥٠بار در غزلیات عطار مورد بررسی قرار گرفته است.
روش پژوهش در این تحقیق توصیفی ـ تحلیلی می باشد و منابع به صورت کتابخانه ای استفاده شده است.
خلاصه ماشینی:
مراحل معراج پيامبر به اعتقاد مسلمانان معراج ، سير شبانه و سفر آسماني و ملکوتي پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله وسلم که در سه مرحله صورت گرفته است : ١- حرکت شبانه به وسيله ي مرکبي به نام براق و همراهي جبرئيل امين از مکه تا بيت المقدس و مسجدالاقصي بود.
« گوهر شب را به شب عنبرين گاو فلک پرده ز گاو زمين او ستده پيشکش آن سفر از سرطان تاج و ز جوزا کمر خوشه کز او سنبل تر ساخته سنبله را بر اسد انداخته تا شب او را به قدر قدر هست زهره ي شب سنج ترازو به دست سنگ ورا کرده ترازو سجود زان که به مقدار ترازو نبود ريخته نوش از دم سيسنبري بر دم اين عقرب نيلوفري چون ز کمان تير شکر زخمه ريخت زهره ي بزغاله ي خوانش گريخت يوسف دلوي شده چو آفتاب يونس حوتي شده چو دلو آب تا به حمل تخت ثريا زده لشکر گل خيمه به صحرا زده از گل آن روضه ي باغ رفيع ربع زمين يافته رنگ ربيع » (نظامي، ١٣٧٦: ١٥- ١٦) معراج را سيري عروجي و فرايندي براي حضرت محمد صلي الله عليه و آله و سلم ميداند و معتقد است که ، آن شب در واقع شب قدري بوده و پيامبر در آن به صورت هلال رفته و بدر کامل بازگشته است .
اين مرحله از سفر آسماني پيامبر، صلي الله عليه و آله و سلم ، به صورت طيالارض بوده و جبرئيل و براق ، پيامبر را همراهي کرده - اند.