چکیده:
از منظر سبک شناسی و ساختار شعری، میتوان تاریخ ادبیات شعر فارسی را به دو دوره کلی تقسیم نمود. دوره اول ، دوره اشعار سنتی (کلاسیک )، که دوره سیطره کامل قالب ها، اوزان و قافیه های موزون در ساختار شعر بوده ؛ و دوره دوم ، دوره شعر نو که معروف به شعر نو نیمایی است که طی آن ، سرایش اشعار، بلحاظ فرم ،وزن و قافیه ، آزادتر هستند. هرچند که با ضرس قاطع میتوان اظهار نمود که شعر نو فارسی، از بطن شعر فخیم و محتشم ادبیات سنتی و کلاسیک برخاسته است و نیچه وار از زایش تراژیک نیازهای زمانه و تغییرات اجتماعی فرهنگی برآمده که مدرنیته ، از مولفه های اصلی آن است . در این میان ، شعر کوچه مشیری در شمار زیباترین ، رمانتیک ترین ، نوستالژیک ترین و عاشقانه ترین شهرهای نو ادبیات معاصر در زبان فارسی است که در سال ١٣٣٩ توسط فریدون مشیری سروده شده و اولین بار در مجله روشنفکر آن زمان به چاپ رسیده است . به لحاظ ادبی، روانشناختی، کهن الگویی و سمبولیستی، صور خیال بکار بسته در سرایش شعر کوچه از طریق توصیف ، استعاره ، تشبیه ، ایهام و... خواننده وشنونده را، مسحور جادوی کلام خویش مینماید.
در واقع ساخت شکنی ادبی_روانشناختی_کهن الگویی_سمبولیستی صورخیال در تاریخ ادبیات فخیم و محتشم شعر فارسی، بررسی تاریخ تطور ایماژهای شعر فارسی و سیر تکاملی بلاغت و شکوه بیان است . در میان شاعران نوپرداز معاصر، فریدون مشیری، از سرآمدان شاعران معاصر ایماژپرداز، بویژه در پی آفرینش اثر ماندگار و جاودانی خویش ، شعر کوچه ، در چکاد غنای شاعرانه ، پرتو افکنی ادبی می نماید.
بقول ژان پل سارتر: شعر آفرینشی در ساختار زبان و نوعی رستاخیز واژگان است که طی هنجارگریزی، زبان شعر را از زبان محاوره ای، متمایز میسازد. در ساخت بندی شعر کوچه ، مشیری در مطلع آن ، غم غربت و نوستالژیای خاطره خویش با عشق خود در بازنمود یادمان گذر از آن کوچه را با رنگ و بوم واژگان ، شاعرانه به تصویر کشیده است . در واقع ، شعر (کوچه ) مشیری، گل حسرت زیبایی در گل باغ شعر معاصر ایران است و بلحاظ ادبیات تطبیقی، میتوان شعر (کوچه ) مشیری را، با عنوان گل های حسرت ، همزاد (گل های شر) بودلر محسوب داشت .
مشیری در این شعر، دموکریت وار که همه پدیده های جهان را در سیالیتی گذرا معرفی میکرد؛ مفهوم عشق را نیز از منظر معشوق بیوفا، گذرا تصویر نموده است .
نتیجه گیری اینکه : غم غربت (نوستالژی)، رمانتیسیسم ، سمبولیسم و کهن الگوها و صور خیال مستتر در شعر کوچه مشیری، خواننده و شنونده آن را پروست وار در رمان (در جستجوی زمان از دست رفته )، گذشته های خاطره انگیز را تداعی می کند.
خلاصه ماشینی:
کارشناس ارشد روانشناسي باليني و دانشجوي دکتري تخصصي روانشناسي دانشگاه آزاد اسلامي واحد ارس تبريز، ايران واژه هاي کليدي: چکيده ساختشكني – ادبي – روانشناختي - كهن الگويي – سمبوليستي - صور خيال - شعر كوچه مشيري از منظر سبک شناسي و ساختار شعري، ميتوان تاريخ ادبيات شعر فارسي را به دو دوره کلي تقسيم نمود.
صور خيال در شعر «کوچه » فريدون مشيري فريدون مشيري از سرآمدان شاعران معاصر ايماژ، بخصوص با خلق اثر جاوداني خويش «شعر کوچه » اوج غناي صور خيال شاعرانه را ارائه داده است با اين مضامين زيبا: کوچه بي تو، مهتاب شبي، باز از آن کوچه گذشتم ، همه تن چشم شدم ، خيره به دنبال تو گشتم ، شوق ديدار تو لبريز شد از جام وجودم ، شدم آن عاشق ديوانه که بودم .
در مطلع شعر، شاعر غم غربت و نوستالژي خاطره خويش با عشق ، در گذر از يادمان آن کوچه را، در قالب واژگان به اين گونه ميريزد: بي تو، مهتاب شبي، باز از آن کوچه گذشتم ، / همه تن چشم شدم ، خيره به دنبال تو گشتم ، / شوق ديدار تو لبريز شد از جام وجودم ، / شدم آن عاشق ديوانه که بودم .
باز شاعر، با تصويرسازيها و ايماژهاي جان بخشي همچون : «راز جهان ، چشم سياه ، تماشاي نگاه ، شب آرام و صاف ، بخت خندان ، زمان رام ، خوشه ماه و آواز شباهنگ » ابتدا تصوير آرامش بخش و خلود لحظه اي آرام ساي را فريدون مشيري در شعر کوچه سروده خويش در سال هاي رمانتيک ١٣٣٩، که براي اولين بار در مجله «روشنفکر» چاپ نمود و از آن موقع تاکنون معروف ترين شعر عاشقانه ادبيات معاصر ايران محسوب شده است .