چکیده:
اصولاً فصل ممیز انسان الهی از فرد مادی در توحید است. قرآن وجود خدا را امری روشن دانسته و تردید دراینباره را بیمورد تلقی کرده است. فِرَقِ اسلامی در اعتقاد به اصل وجود خدا اختلافی ندارند، ولی در صفات خدا دچار اختلاف شدهاند که یکی از این اختلافات، موضوع رؤیت خداست. سلیمان الرومی با تأثیرپذیری از دیدگاههای سلفی ابن تیمیه، به رؤیت خدا در آخرت معتقد بوده و اعتقاد شیعه در مورد عدم رؤیت را موردانتقاد قرار میدهد. براهین عقلی رؤیت خداوند را در دنیا و آخرت مردود میداند. قائلین به رؤیت ازجمله سلفیان، برای اثبات نظر خود به آیات و روایاتی تمسک میجویند که با تعمق در این آیات و بررسی دیدگاه مفسران، مسئلۀ رؤیت خدا از این آیات نتیجه نمیشود. از طرفی آیاتی با صراحت رؤیت خدا را نفی میکند. روایات مورد استدلال آنان نیز دارای ضعف سندی است. در منابع حدیثی اهل سنت و شیعه نیز روایاتی در رد رؤیت خدا وجود دارد.
Basically, the distinguishing chapter of the divine man from the material person is in monotheism. The Qur'an considers the existence of God to be a clear matter and considers doubt about this to be useless. Islamic sects do not differ in their belief in the principle of God's existence, but they have differences in the attributes of God, one of which is the issue of seeing God. Influenced by Ibn Taymiyyah's Salafi views, Suleiman al-Rumi believes in seeing God in the Hereafter and criticizes the Shiite belief in not seeing. Rational arguments reject the view of God in this world and the hereafter. Believers in vision, including the Salafis, rely on verses and hadiths to prove their point, which by meditating on these verses and examining the views of the commentators, the issue of seeing God from these verses does not result. On the other hand, verses explicitly deny seeing God. The narrations they argue also have a weak document. There are also narrations in Sunni and Shiite hadith sources that reject the view of God.
خلاصه ماشینی:
زمخشري در ادامه ٢٠٠ | فصلنامه علمي سراج منير | سال يازدهم |شماره ٤٠ | پاييز ١٣٩٩ مينويسد: «دخترکي را از مردم «سرو»- روستايي نزديک مکه - ديدم که هنگام ظهر، در کوچه ها گدايي ميکرد و ميگفت : «عيينتي نويظرةٌ إلي الل˒ه و إليکم !»، يعني چشمان کوچک من به خدا و شما دوخته است - که همان معناي چشم داشت را ميرساند- بنابراين معناي آيه چنين است : آنان جز از درگاه خداوند توقع نعمت و مرحمت ندارند، همچنان که در دنيا از کسي جز او هراس نداشتند و به کسي غير او رو نميآوردند».
در ادامه رواياتي را که موافقان رؤيت براي اثبات نظر خود به آن ها استناد ميکنند بررسي ميکنيم : ١- بخاري از حميدي و او از مروان بن معاويه ، او از اسماعيل ، او از قيس و او از ٢٠٦ | فصلنامه علمي سراج منير | سال يازدهم |شماره ٤٠ | پاييز ١٣٩٩ جرير نقل ميکند که روزي پيامبر(ص ) به ماه شب چهارده نگريست و فرمود: «همان طور که شما اين ماه را ميبينيد به زودي پروردگارتان را بيهيچ مانع و مزاحمتي خواهيد ديد».
٢١٠ | فصلنامه علمي سراج منير | سال يازدهم |شماره ٤٠ | پاييز ١٣٩٩ ٥- بخاري از أبا هريره نقل ميکند که رسول خدا(ص ) فرمود: «خداوند در قيامت به صورتي غير از صورتي که مردم ميشناسند نزد آن ها ميآيد و ميگويد: من پروردگارتان هستم .