چکیده:
پوشاک جوامع به عنوان مظهر و نمادی از محتوای اعتقادی، عرفی مردمانی است که در حوزه متعارف مردم شناسی مطالعه می شود و آن توصیفگر عمق معانی درونی شده است که از نسلی به نسل دیگر انتقال یافته و ماندگار گردیده است. فرم، شکل، رنگ و مدل پوشش در هر جامعه ای مانند: سایر انگاره های مردم شناسی تحت تاثیر عوامل زمان خود است و با دگرگونی های اجتماعی و فرهنگی و همچنین سیاسی دچار تحول می شود در مقابل ترکیب و ساختار پوشش در هر جامعه ای بیانگر سطح فرهنگ و آموزه های آن است که به صورت الگوهای خاص دوام یافته است با این اوصاف لباس از انگاره های مردم شناسی به شمار می رود که محصول انسانی و حاصل مجموعه ای از نیروهای اجتماعی، اقتصادی و محیطی است که در طی زمان تبلور یافته است. در این پژوهش تلاش شده است تا به بررسی پوشاک مسلمانان از قرن دوم تا هشتم هجری بپردازد و به این برسد که این پوشاک چه کارکردهایی در آئینها و مراسم مختلف دارد و آیا پوشش های این قومیتها بر روی زندگی اجتماعی و فرهنگی داشته است؟