خلاصه ماشینی:
"لذا روشنفکر دینی با رویکرد لیبرال براساس محکمات لیبرالیستی شروع میکند و کل آن بخش از آموزههای دین را که از جهاد و نهی از منکر و قصاص و امثال آن سخن گفته است حذف میکند، یا تأویل و تفسیر به رأی مینماید، یا میگوید دوره این موضوعات گذشته و مربوط به مقتضیات جوامع قبیلهای همان دوران بوده است، یا این که میگوید اینها را طور دیگر هم میتوان تفسیر کرد.
آن وجه مثبت روشنفکری دینی که پیش از این گفته شد، در واقع خط ثالثی است بین جمود و تحجر و التقاطاندیشی و تفسیر به رأی؛ یعنی ثابتات و محکماتدین را میشناسد و میپذیرد و درباره آنها قاطعیت هم به خرج میدهد و با همان قاطعیت بر ضرورت اجتهاد در متغیرات و متشابهات تأکید میورزد؛ به عنوان مثال آقای مطهری در اسلام و مقتضیات زمان خود تندترین حملهها را به جریانهای متحجر در جهان اسلام و تشیع دارد، همچنان که در مقدمه علل گرایش به مادیگریاش همین تندی و قاطعیت را در برخورد با ماتریالیستهای منافق دارد.
اندیشه حوزه: اگر بخواهیم پس از این که روشنفکری حال را کالبدشکافی کردیم چشماندازی نیز به آینده این جریان داشته باشیم، چه تحلیلی از آینده و فردای این جریان دارید؟ رحیمپور: به عقیده من آن بخش از مباحث روشنفکری که بیش از بقیه موضوعیت پیدا میکند و فعال و منشأ اثر میشود مقدار زیادی از آن مربوط به شرایط سیاسی و اجتماعی است."