چکیده:
بعضی از کشورهای غرب آسیا و شمال آفریقا، بعضاً، از طریق انعقاد توافق با رژیم صهیونیستی، به صورت علنی، درصدد برقراری روابط عادی با این رژیم برآمده اند. سطور پیش رو به بررسی عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی از منظر حقوق بین الملل پرداخته است. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی است و منابع به روش کتابخانه ای گردآوری شده اند. نوشتار حاضر از رهگذر تحلیل گزاره های حقوقی بین المللی استدلال کرده است که با توجه به این که قاطبه این کشورها، عضو سازمان همکاری اسلامی هستند، هرگونه اقدام آن ها برای عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی، مغایر با رسالت سازمان همکاری اسلامی است و افزون بر مسئولیت آن کشورها، مسئولیت سازمان بین المللی یاد شده را دربردارد. مقاله پیش رو با نگاهی کارکردگرایانه، پیشنهادی ارائه کرده و آن، این است که در وضعیتی که سازمان همکاری اسلامی نتوانسته است به اهداف خود از جمله احقاق حقوق فلسطینیان نائل آید، کنفرانس بین المللی وحدت اسلامی بستر مناسبی برای تکوین و احراز حقوق بین الملل عرفی در میان کشورهای اسلامی فراهم کرده است.
AbstractSome countries of West Asia and North Africa, sometimes, through concluding an agreement with the Zionist regime, have publicly tried to establish normal relations with this regime. The following lines examine the normalization of relations with the Zionist regime from the perspective of international law. The research method is descriptive-analytical and the sources have been collected by the library method. This article has argued through the analysis of international legal propositions that considering the fact that these countries are members of the Organization of Islamic Cooperation, any action they take to normalize relations with the Zionist regime is contrary to the mission of the Organization of Islamic Cooperation and in addition to the responsibility of those countries, it includes the responsibility of the mentioned international organization. The following article has presented a proposal with a functionalist perspective, and that is that in a situation where the Organization of Islamic Cooperation has not been able to achieve its goals, including the rights of the Palestinians, the International Conference of Islamic Unity is a suitable platform for the development and realization of international rights. It has provided customary international law among Islamic countries.
خلاصه ماشینی:
نوشتار حاضر از رهگذر تحليل گزارههاي حقوقي بين المللي استدلال کرده است که با توجه به اين که قاطبه اين کشورها، عضو سازمان همکاري اسلامي هستند، هرگونه اقدام آنها براي عادي سازي روابط با رژيم صهيونيستي ، مغاير با رسالت سازمان همکاري اسلامي است و افزون بر مسئوليت آن کشورها، مسئوليت سازمان بين المللي ياد شده را دربردارد.
مقاله پيش رو با نگاهي کارکردگرايانه ، پيشنهادي ارائه کرده و آن، اين است که در وضعيتي که سازمان همکاري اسلامي نتوانسته است به اهداف خود از جمله احقاق حقوق فلسطينيان نائل آيد، کنفرانس بين المللي وحدت اسلامي بستر مناسبي براي تکوين و احراز حقوق بين الملل عرفي در ميان کشورهاي اسلامي فراهم کرده است .
فرضيه پژوهش پيش رو اين است که عاديسازي روابط با رژيم صهيونيستي نقض تعهدات بين المللي از پيش موجود است و از رهگذر کنفرانس بين المللي وحدت اسلامي ميتوان مبادرت به تکوين و احراز حقوق بين الملل عرفي در راستاي مقابله با آن پرداخت .
٢- تحقق عادي سازي روابط با رژيم صهيونيستي به عنوان عمل متخلفانه بين المللي قاطبه کشورهاي اسلامي ، پيش تر سند مؤسس سازمان همکاري اسلامي را امضاء کرده اند و عضو سازمان ياد شده دانسته ميشوند.
در وضعيت کنوني ، با توجه به اين که اين نقض تعهد بين المللي که توسط برخي از کشورهاي عضو سازمان همکاري اسلامي صورت گرفته است ، يک نقض مستمر دانسته ميشود و به موجب حقوق مسئوليت بين المللي به آن گونه که در مجموعه مواد کميسيون حقوق بين الملل منعکس شده ، توقف نقض ياد شده بايسته است .