چکیده:
این مقاله با روش توصیفی تحلیلی درصدد تعیین ارزش اخلاقی فرزندآوری با رویکرد نقد دیدگاههای مطرح شده و تبیین دیدگاه صحیح برآمده است. بررسی نشان میدهد دو دیدگاه میتوان درباره ارزش اخلاقی فرزندآوری تبیین و صورتبندی نمود که عبارت هستند از دیدگاه ضداخلاقی بودن فرزندآوری و دیدگاه ارزش ذاتی داشتن آن. دیدگاه قائلان به ارزش ذاتی فرزندآوری که بر پایۀ ارزش ذاتی انسان و نیز ارزش ذاتی ادراک ارزشها توسط انسان، صورت-بندی شده است، با اشکال خلط ارزش ذاتی و غیری مواجه است و در نتیجه قابل پذیرش نیست. همچنین استدلال بر ضداخلاقی بودن فرزندآوری از طریق ضداخلاقی بودن ازدواج، به جهت ضعف تبیینهای ارائه شده ناتمام و غیر قابل پذیرش است. در نهایت این پژوهش نشان میدهد با استناد به دیدگاه ضرورت بالقیاس الی الغیر و از طریق بررسی منابع دینی جهت فراهم آوردن کبرای کلی قیاس که تعیین کننده محمول(خوب/ بد) برای موضوع(فرزندآوری) در قضیه اخلاقی است، میتوان به دیدگاه سومی دست یافت که عبارت باشد از ارزش غیری فرزندآوری. در این دیدگاه فرزندآوری چون زمینه نیل به کمال نهایی انسان را فراهم میکند، دارای ارزش اخلاقی غیری دانسته شده است.
This article seeks to determine the moral value of having children from the perspective of religious ethics by means of content analysis and based on the criticism of the views raised. The research findings show that two views can be explained about the moral value of having children. The view of the unethical nature of having children and the view of the inherent value of having children. The survey showed that the views of the speakers on the intrinsic value of having children, which is formulated on the basis of the intrinsic value of human beings and the intrinsic value of the perception of values by humans, is faced with forms of confusion of intrinsic value and other values. Also, the arguments of those who say that having children is unethical are also incomplete. Finally, by referring to the view of the necessity of analogies to the other and through the examination of religious sources to provide the general cobra of analogies that determine the predicate (good/bad) for the issue of having children, the value of other than having children was explained. In this view, having children is considered to have a different moral value because it provides the basis for reaching the final perfection of man.
خلاصه ماشینی:
در نهايت اين پژوهش نشان مي دهد با استناد به ديدگاه ضرورت بالقياس الـي الغيـر و از طريق بررسي منابع ديني جهت فراهم آوردن کبراي کلي قياس کـه تعيـين کننـده محمول (خـوب / بـد) براي موضوع (فرزندآوري ) در قضيه اخلاقي است ، مي توان به ديدگاه سومي دسـت يافـت کـه عبـارت باشد از ارزش غيري فرزندآوري .
در اين ديدگاه فرزندآوري چون زمينه نيل بـه کمـال نهـايي انسـان را فراهم مي کند، داراي ارزش اخلاقي غيري دانسته شده است .
نکته ديگري که ضرورت وآکاوي از منظر اخلاقي در فرزندآوري را نشـان مـيدهـد ايـن است که در انديشه ديني برخلاف انديشـه هـاي غربـي، مقولـه فرزنـدآوري بـا نگـاه اخلاقي کمتر مورد بررسي قرار گرفتـه اسـت و غالـب پـژهش هـاي موجـود مقولـه فرزندآوري را از جهـات کارکردهـاي فقهـي، حقوقي(رهنمـا، اميـدي فـرد، ۱۳۹۴)، روان شناختي(خليليان شـلمزاري، ۱۳۹۷؛ اسـلام زاده ، ۱۳۹۷)، تربيتي(پيـک هـارت ، ۱۳۸۰؛ عباسي، ۱۳۹۳) و جمعيت شـناختي(دژبرار، ۱۳۹۶؛ فـولادي، ۱۳۹۸؛ قويـدل ، مرادي، ۱۳۹۶) مورد بررسي قرار داده اند.
بدين جهت ارزش ذاتي هرچند به اخلاق مربوط مي شود امـا ارزش اخلاقي ندارند؛ چرا که ارزش هاي اخلاقي اختياري بايد باشند در حالي کـه ارزش ذاتي مانند سعادت و کمال ، اختياري نيست بلکه نتيجه افعال اختياري اسـت .
نيز قابل تذکر است کـه بـراي دفـاع از ايـن ديدگاه و پذيرش آن به عنوان وجه مراعات ارزش هاي اخلاقي در اسلام ، ميتوان شواهد صريح قرآني و روايي اقامـه نمود و نيز استدلال هايي صورت بندي کرد چنانکه در يک بيان اجمالي ميتوان گفت : اکثر مکاتب اخلاقي واقـع گـرا پيامدگرا نيز هستند.
دوم : در نقد استدلال اول بايد گفت اگر پذيرفته شود که انسان ارزش ذاتي دارد بـا اين حال فرزندآوري سبب خلق ارزش ذاتي ميشود نه اينکه خود عـين ارزش ذاتـي باشد.