چکیده:
خسف شهر بصره، به عنوان یکی از رویدادهایی که در آخرالزمان رخ میدهد، از روایات مورد توجه محدثان از قرون اولیه صدر اسلام به بعد بوده است. خسف به معنای فرورفتن، تاریکی و ناپدید شدن؛ یکی از نشانههای حتمی ظهور در روایات شمرده شده است. در مورد خسف بصره سه گونه روایت نقل شده است: 1. خسف بصره هم زمان با خسف برخی از شهرهای دیگر؛ 2. خسف بصره به تنهایی؛ 3. غرق شدن شهر بصره در آب. براساس این روایات شهر بصره پس از خسف ویران و نابود میشود. موضوع این روایت نخستین بار در نهج البلاغه آمده است. تعداد قابل توجهی از منابع روایی اهل سنت و برخی از منابع شیعی بدون توجه به معیارهای اعتبارسنجی، این روایات را نقل کردهاند. امروزه نیز برخی درصدد اعتبار سنجی برخی علایم ظهور از جمله خسف بصره برآمدهاند ولی هیچکدام بررسی جامع و کاملی در این زمینه ارائه ندادهاند. این تحقیق درپی پاسخ به این سؤال است که روایات خسف بصره چه مقدار اعتبار داشته و میتوان بر آنها تکیه کرد؟ در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به این مهم پرداخته شده است. ضعف سند از عمده اشکالاتی است که این روایات از آن رنج میبرند. نتایج به دست آمده از بررسی این روایات نشان میدهد بیشتر آنها از نظر سند ضعیف بوده و نمیتوان به آنها استناد کرد.
خلاصه ماشینی:
این مقاله در روش همانند رساله پیش رو است ولی از میان روایات خسف بصره تنها یک روایت را بررسی میکند و به دیگر نشانههای ظهور بصره میپردازد.
الف) بررسی اعتبار سندی روایات«خسف بصره» همراه شهرهای دیگر این روایات به اصل پدیده خسف اشاره کرده و برخی شهرهایی که گرفتار خسف میشوند، را نام میبرد: روایت اول الْحُسَینُ بْنُ یزِیدَ عَنْ مُنْذِرٍ الْخُوزِی عَنْ أَبِی عَبْدِاللَّهِ؟ع؟ قَالَ سَمِعْتُهُ یقُول: یزْجَرُ النَّاسُ قَبْلَ قِیامِ الْقَائِمِ؟ع؟ عَنْ مَعَاصِیهِمْ بِنَارٍ تَظْهَرُ فِی السَّمَاءِ وَ حُمْرَةٍ تُجَلِّلُ السَّمَاءَ وَ خَسْفٍ بِبَغْدَادَ وَ خَسْفٍ بِبَلَدِ الْبَصْرَةِ وَ دِمَاءٍ تُسْفَكُ بِهَا وَ خَرَابِ دُورِهَا وَ فَنَاءٍ یقَعُ فِی أَهْلِهَا وَ شُمُولِ أَهْلِ الْعِرَاقِ خَوْفٌ لَا یكُونُ لَهُمْ مَعَهُ قَرَارٌ(مفید،1413ق: ج2، 378)؛ امام صادق؟ع؟ مىفرماید: مردم پیش از قیام قائم از گناهانشان بازداشته میشوند با آتشی که در آسمان آشکار میشود و قرمزی که آسمان را روشن میکند و خسفی که در بغداد و بصره رخ میدهد و خونهایی که در آنجا ریخته میشود و ویران شدن خانههایش و عراقیها به ترسی گرفتار میشوند که دیگر برای آنان آرامشی نباشد.
نگارنده کتاب یوم الخلاص، حدیثی نقل میکند که در هیچ یک از منابع کهن و غیرکهن نیست؛ گرچه نزدیک به مضمون این روایت در الإرشاد(مفید،1372ق: ج2، 369) التشریف(ابنطاووس، 1416ق: 370)؛ الفصول المهمة، (ابن صباغ،1422ق: ج2، 1129) بیان شده است.
ابن عباس روایتی طولانی از امام علی؟ع؟ نقل میکند که در بخشی از آن به خسف بصره اشاره شده است.
این روایت در کتب حدیثی به نقل از شرح نهجالبلاغه ابن میثم(شرح نهجالبلاغه، 1404ق: ج1، 293) و بدون سند بیان شده است.